عبارت – عالین نجاتی: اختلاف رأی سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف، دو نامزد جناح اصولگرا از جمله نکاتی بود که کمتر کسی پیش از شروع فرآیند رأیگیری، پیشبینی میکرد.
طبق اعلام اسلامی از مجموع ۲۴ میلیون و ۵۳۵ هزار و ۱۸۵ برگه رأی، مسعود پزشکیان با کسب ۱۰ میلیون و ۴۱۵ هزار و ۹۰۱ رای(معادل ۴۲.۱۱ درصد)، جایگاه نخست را در اختیار دارد. سعید جلیلی با ۹ میلیون و ۴۷۳ هزار و ۲۹۸ رای(معادل ۳۸.۳۰ درصد) دومین نفر است و محمدباقر قالیباف و مصطفی پورمحمدی به ترتیب با سه میلیون و ۳۸۳ هزار و ۳۴۰ رای (۱۳.۶۸ درصد) و ۲۰۶ هزار و ۳۹۷ رای (۰.۸۳درصد) نفرات سوم و چهارم هستند.
اما سوال بزرگ این است که نظرسنجیهای رسمی از سوی مرکز افکارسنجی ایسپا و مرکز پژوهشهای مجلس چقدر به آنچه در این دور از انتخابات شاهد بودیم، نزدیک بود؟
از نظر رتبه نامزدها، نتایج آخرین نظرسنجی ایسپا و مرکز پژوهشهای مجلس با نتایج انتخابات یکی شد و پزشکیان و جلیلی به ترتیب رتبه اول و دوم آرای کسبشده را از آن خود کردند، اما از نظر درصد مشارکت ایسپا ۶ درصد و مرکز پژوهشهای مجلس ۸/۶ درصد مشارکت را بالاتر برآورده کرده بودند.
برای شکست نظرسنجی ها دلایل متعددی وجود دارد که در این یادداشت به مهمترین آنها اشاره میشود.
ترس از ارایه نظر واقعی در دوراهی رودربایستی و تردید از اصلیترین دلایل شکست نظرسنجی ها از پیشبینی میزان مشارکت بود.
از سوی دیگر مناظرههای تلویزیونی نتوانست مرددین را قانع کند که نامزدی در صحنه حاضر است که میتواند اصلیترین خواستههای وی را نمایندگی کند.
دلیل دیگر را باید در پیش فرضی تحت عنوان خوشبینی جستجو کرد. بنگاههای نظرسنجی و تحلیلگران سیاسی برای تأثیرگذاری تراژدی سقوط بالگرد رییسجمهور سهم زیادی قایل شده بودند و همزمان به جای خالی انتخابات شوراهای شهر توجه کافی نکردند.
اما مهمترین دلیل را باید در بازنمایی غیرواقعی از شرایط جامعه و معجزه سازی از عملکرد دولت سیزدهم جستجو کرد. فعالان سیاسی آنقدر در تخمین طرفداران هسته سخت قدرت دچار اشتباه بودند که حواسشان نبود یکی گرفتن دینداران سنتی با دینداران ایدیولوژیک خطاست.
جامعه ایرانی بعد از نشنیده شدن صدایش در انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ به این نتیجه رسید که حاکمیت شانی برای اعتراض مدنی آنها از طریق عدم مشارکت در انتخابات قایل نیست ، چنانکه وزیر کشور سردترین انتخابات مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی را معجزه نامید و رسانههای جناح راست نیز مثل همیشه کلیدواژهی «حماسه» را از کشوی لغتنامه انقلاب بیرون کشید.
بنابراین جامعه تصمیم گرفت در یکی از حساس ترین برهه ها یعنی همزمانی فقدان رییسجمهوری و تنشهای خارجی بعد از طوفان الاقصی که حاکمیت به شدت نیازمند حمایت داخلی است، پیام را دوباره و با شدت بیشترین مخابره کند. اگرچه ما هیچ منبعی برای راستی آزمایی دریافت پیام از طرف حاکمیت نداریم، اما اگر این پیام واضح رمزگشایی و فهم نشود، نتایج آن گریبان هرکسی که رییسجمهور شود را خواهد گرفت و شک نکنید شرایط از دولت سیزدهم هم بدتر خواهد شد.
اگر اصلاحطلبان و رادیکالها همچنان به تنشهای ازمدافتاده خود ادامه دهند و به جای عذرخواهی و پذیرش مسیولیت بعنوان نهادهای درون حاکمیتی، یکدیگر را مقصر وضع موجود بدانند، باید بنشیند و ریزشهای بیشتری را تماشا کنند. به عقیدهی نگارنده انتخاب سعید جلیلی با فرض حسن ظن و کارآمدی، به دلیل پیروی او از سرفصلهای ایدیولوژیک نهتنها وضع را بهتر نمیکند، بلکه ایران و ایرانیان را به سمتی خواهد برد که شکاف های اجتماعی را بدل به سیاهچاله خواهد کرد.
مسعود پزشکیان نیز باید بداند ریشه تمام ناکامیهای داخلی ایران، پافشاری بر آخرالزمانی کردن اصولی است که زمانمند هستند. شکست نظرسنجیها آیینهای از درک نادرست تحلیل های مبتنی بر این پیش فرض است که بخشی از مردم وجود دارند که هر بلایی سرشان بیاورند، بازهم مشارکت میکنند. اگرچه در چنین گروهی وجود دارند، اما جمعیت آنها به مراتب کمتر از آن چیزی است که آنها فکر میکنند.