اقتصاد۲۴- قله دماوند، بیش از یک دهه است که در فهرست موقت میراث جهانی یونسکو مانده و هنوز تا ثبت نهایی فاصله بسیار دارد. علت این امر چیست؟ «علی قمی اویلی»، متخصص میراث طبیعی جهانی، معتقد است تا زمانی که مشکلات مدیریتی، حفاظتی و آسیبهای زیستمحیطی دماوند حل نشود، ارسال پرونده به دبیرخانه یونسکو نتیجهای نخواهد داشت.
با وجود اهمیتی که دماوند برای ایران دارد، چرا هنوز ثبت جهانی نشده است؟
بهتر است این سؤال را اینطور مطرح کنید که چه باید کرد تا دماوند ثبت جهانی شود؟
خب در این مسیر موانعی وجود دارد که پیشتر هم درباره آنها صحبت شده. شما بهعنوان کارشناسی که به موضوع ثبت جهانی میراث طبیعی اشراف دارید، درباره این موانع و راهکارهای رفع آن توضیح دهید.
ثبت جهانی هر اثر در یونسکو، بهویژه در حوزه میراث طبیعی، فرایندی بسیار سختگیرانه دارد. یعنی سایتی که برای ثبت در فهرست میراث جهانی پیشنهاد داده میشود، علاوهبر اینکه لازم است معیارهای جهانی را دارا باشد، باید کمترین تعارضات انسانی و زیستمحیطی را داشته باشد و از نظر حفاظت و مدیریت وضعیت مطلوبی داشته باشد و بتواند تأییدیه فنی و کارشناسی ارزیابان IUCN (اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت) را دریافت کند.
تجربه کشور ما در ثبت جهانی بیابان لوت و جنگلهای هیرکانی نشان داد باید در موضوع حفاظت و مدیریت سایتهای میراث طبیعی بسیار قوی عمل کنیم تا بتوانیم یک سایت را برای ثبت در فهرست میراث طبیعی جهانی به یونسکو پیشنهاد دهیم. در غیر اینصورت، حتی پس از ثبت جهانی، خطر خروج از فهرست و یا قرار گرفتن در فهرست میراث در خطر وجود دارد. به همین دلیل، در مورد دماوند سالهاست که با دوستداران طبیعت دماوند و گروههای کوهنوردی نشستهای مختلفی در مازندران و تهران با حضور معاونین میراثفرهنگی برگزار کردهایم تا آسیبشناسی دقیقی از وضعیت آن داشته باشیم.
مهمترین معضلی که در دماوند وجود دارد، فعالیت معادن است. وجود اینهمه معدن در یک سایت طبیعی ارزشمند، بهویژه با بهرهبرداری از چندین مسیر مختلف، آسیبزاست. خوشبختانه بهمرور بخشی از فعالیت معادن محدود شد و برخی پروانههای بهرهبرداری تمدید نشد. اما هنوز معادنی در این محدوده فعالیت دارند.
مشکل دیگر، ضعف در ساماندهی گردشگران و کوهنوردان است. حجم کسانی که برای صعود به قله دماوند میروند، فراتر از ظرفیت طبیعی مجاز منطقه است. مدتی پیش ویدئویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که صف طولانی کوهنوردان در مسیر قله را نشان میداد؛ گویی سیلی از آدمها بهسمت قله روان بودند. این صحنه بهوضوح نشان میدهد توازن بین گردشگری و توان منطقه رعایت نشده است. این مسئله نه فرصت، بلکه تهدیدی جدی برای دماوند است و نیاز به برنامهریزی دقیق حفاظتی و مدیریتی دارد.
در مورد راهکار کارشناسی برای این سایت، معتقدم این موضوع را در باید در قالب یک کارگروه ملی و استانی پیش ببریم تا همه دستگاههای مرتبط حضور فعال و مؤثر داشته باشند. هر دستگاه باید مسئولیت خود را برای رفع مشکلات برعهده بگیرد تا پس از رفع موانع، وارد مرحله اجرایی تهیه پرونده ثبت جهانی شویم. اگر بدون حل این مشکلات وارد مرحله ثبت جهانی شویم، قطعاً نمیتوان در مرحله فرایند ارزیابی ارزیابان یونسکو به نتیجه مطلوب برای ثبت دماوند رسید. داشتن معیارها و ارزش جهانی برای ثبت اثر شرط لازم است، اما شرط کافی نیست؛ اگر حفاظت و مدیریت دچار نقص باشد، کار پیش نمیرود.
ضمن اینکه ایران هر سال فقط یک سهم برای ثبت جهانی (میراث طبیعی، تاریخی یا ترکیبی) دارد، نمیتوانیم برای پروندهای که مشکلات آن را میدانیم و احتمال ثبت نشدن آن بالاست، سهمیه کشور را بسوزانیم. رقابت میان کشورها زیاد است و باید پروندههایی با کمترین حاشیه و مشکل را ارسال کنیم تا سهمیه کشور از بین نرود.
بیشتر بخوانید:عکس/ نصب تصویر شاپور دوم در شورای شهر تهران وقتی خیابانش حذف شد
به تشکیل کارگروه ملی برای رسیدگی به مسائل دماوند اشاره کردید، در این کارگروه پیشنهادی، کدام دستگاهها باید حضور داشته باشند؟
کارگروه باید با حضور دستگاههای مرتبط از جمله وزارت کشور، وزارت میراثفرهنگی، سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت جهادکشاورزی و نهادهای تابعه آن، وزارت راهوشهرسازی و نیز نهادهای مسئول در حوزه کاربری اراضی و طرحهای هادی روستایی، فدراسیون کوهنوردی و نمایندگان انجمنهای مردمنهاد تشکیل شود. در دامنه کوه دماوند روستاهای زیادی وجود دارد و این مناطق دارای نظام زیستی و تعاملی خاص خود هستند، اما متأسفانه ساختوسازهای ناهماهنگ و توسعه بدون ضابطه در دامنه دماوند، مغایر با پروتکلهای زیستمحیطی و معیارهای میراث طبیعی جهانی است. نمیتوانیم بگوییم ما برنامهای برای ساماندهی این شرایط نداریم، ولی میخواهیم دماوند را ثبت کنیم. ابتدا باید ساماندهی و حفاظت و آمادهسازی زیرساختها انجام شود و پس از تکمیل، باید پرونده به دبیرخانه یونسکو ارسال شود.
برای نمونه، با توجه به شباهت قله دماوند با کوه فوجی در ژاپن، دماوند میتواند بهعنوان یک منظر فرهنگی-طبیعی ثبت شود. همه مردم ایران، عاشق دماوند و علاقهمند به ثبت جهانی این قله ارزشمند کشور هستند. این قله، بهدلیل نقش نمادین و پیوند عمیقش با فرهنگ، اسطورهها و باورهای مردم ایران، اولویت اصلی ماست. دماوند یک لندمارک ملی است، اما درعینحال مشکلات زیادی هم دارد که باید با مشارکت بیندستگاهی و در قالب کارگروهی واحد حل شود. من بهعنوان متخصص میدانم مسیر بسیار دشواری پیش رو داریم و با شرایط فعلی مدیریت و حفاظت دماوند، نمیتوانیم بهراحتی این اثر را در فهرست میراث بشری ثبت کنیم و در این حالت، قطعاً پرونده در ارزیابی یونسکو رأی نخواهد آورد؛ چون بخش مدیریت و حفاظت ما ضعف دارد.
با وجود ذینفعان متعدد در دماوند -از اهالی روستاها گرفته تا وزارت صمت، معادن و دستگاههای مختلف- و با توجه به اینکه گفتید جلساتی با آنها داشتهاید، چقدر میتوان امیدوار بود که بالاخره روزی دماوند ثبت جهانی شود؟
نمیتوان از دماوند، که یک برند ملی است، چشمپوشی کرد. دماوند از سال ۲۰۰۷ در فهرست موقت یونسکو قرار گرفته است. اینکه در این سالها نتوانستهایم آن را ثبت کنیم، عوامل متعددی دخیل بوده است. مشکل اصلی این است که باید براساس توان اکولوژیک و اولویتبندیهای حفاظتی تعادل و نظم در صدور مجوزهای معدنی را برقرار کنیم؛ اینکه کجا مجوز بدهیم و کجا ندهیم. اگر این مسئله سامان پیدا نکند، هیچ اتفاق مثبتی نمیافتد. باید مشکلات را حل و اولویتها را مشخص کنیم. ثبت جهانی دماوند میتواند موجب نشاط اجتماعی، تقویت هویت فرهنگی و برندسازی جهانی نمادی، چون دماوند شود. میتوان مجوز برخی معادن را لغو و فعالیتهای معدنی -مثلاً شن و ماسه یا سنگهای تزئینی- را به مناطق دیگر منتقل کرد تا دماوند برای ایران و آینده کشور حفظ شود. این مسائل در سطح کارشناسی قابلحل نیست؛ نیازمند ورود مقامات عالی است تا تصمیم نهایی در سطوح عالی گرفته شود.
بهجز دماوند، چه آثار طبیعی دیگری داریم که قابلیت ثبت جهانی دارند؟
ما آثار ارزشمندی داریم که قابلیت ثبت جهانی دارند. اما لازمه آن، مدیریت منسجم، برنامهریزی بلندمدت و هماهنگی بین دستگاهها است. پرونده گنبدهای نمکی ایران، سبلان، تالاب هامون و کوه خواجه، جنگلهای ارسباران، جنگلهای زاگرس، درختان کهنسال ایران و… همگی قابلیت ثبت جهانی دارد.
مهمترین مؤلفه برای ثبت یک اثر میراث طبیعی در فهرست جهانی یونسکو چیست؟
یکی از مواردی که در روند ثبت جهانی اهمیت دارد، علاوهبر داشتن ارزش برجسته جهانی و معیارهای ثبت جهانی، موضوع مدیریت و حفاظت است. اثری که از سوی کشوری پیشنهاد میشود تا در فهرست میراث بشری ثبت شود، باید توانایی مدیریت و حفاظتش مشخص باشد. این موضوع بهدقت در فرایند ارزیابی مورد بررسی میگیرد. این دقیقاً همان چالشی است که ثبت جهانی میراث طبیعی ایران با آن مواجه است. ما معمولاً فقط یک روی سکه را میبینیم؛ اینکه ثبت جهانی اتفاقی مثبت است و باعث توسعه گردشگری، رونق اقتصادی و تحول در جوامع محلی میشود. اما روی دیگر سکه این است که آیا بعد از ثبت جهانی، توان مدیریت، حفاظت و ساماندهی اثر را داریم؟ آیا پروتکلهای برنامهریزی حفاظت در سه بازه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت که در پرونده ثبت درج میکنیم و به آنها متعهد میشویم، قابلیت اجرا دارند؟
در حال حاضر ثبت جهانی چه آثاری در دستورکار است؟
پاسخ این سؤال در حوزه وظایف من نیست و مربوط به تصمیم معاون میراثفرهنگی و اولویتبندی شورای سیاستگذاری ثبت میراث جهانی است؛ که چه آثاری در نوبت ثبت قرار دارند، کدام در اولویت هستند و اصلاً آیا ثبت میراث طبیعی در حال حاضر در اولویت سیاستهای شورا است یا خیر؟
بیشتر بخوانید:عکس/ چهره جاودان کوروش کبیر در نگارهها و روایت تاریخی
با توجه به تخصص شما، فکر میکنید مهمترین چالش ایران در حوزه ثبت جهانی میراث طبیعی چیست؟
چالش اصلی این است که میراث طبیعی ماهیتی بینبخشی دارد. وزارت میراثفرهنگی در این میان بیشتر نقش هماهنگکننده و نقش اداری تهیه و ارسال پرونده و نماینده ایران در کنوانسیون ۱۹۷۲ را دارد. اما مدیریت و حفاظت قبل و بعد از ثبت جهانی، جزو وظایف دستگاههایی مانند سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان منابعطبیعی است. مسئله بعدی این است که در ایران در ثبت جهانی آثار طبیعی، دستگاههای متعددی (محیطزیست، منابعطبیعی، میراثفرهنگی و…) باید همکاری کنند. تعیین اولویت در این حوزه بسیار دشوارتر از تصمیمگیری در خصوصبرای آثار تاریخی است، که میراثفرهنگی بهتنهایی درباره آن تصمیم میگیرد. همین چندبخشی بودن تصمیمگیری، انتخاب آثار طبیعی برای ثبت جهانی را پیچیدهتر کرده است.
مسئله حفاظت برای یونسکو بسیار اهمیت دارد و در این زمینه بسیار با جدیت برخورد میکند و اگر قصوری مشاهده کند، اثر را از فهرست جهانی خارج میکند. بهعنوان نمونه در کشور عمان، منطقه حفاظتشده غزال عربی از فهرست یونسکو خارج شد، زیرا مدیریت و حفاظت مؤثر بر آن صورت نگرفته بود. این نشان میدهد یونسکو به اهداف کنوانسیون متعهد است. اگر کشوری نتواند از اثر پیشنهادی خودش حفاظت کند، آن اثر را از فهرست میراث جهانی خارج میکنند. به همین دلیل در ابتدای صحبت تأکید کردم باید آثاری انتخاب شوند که کمترین چالش مدیریتی و حفاظتی را دارند و بتوانند بهدرستی ارزش برجسته جهانی (OUV) خود را اثبات کنند.
در چند سال اخیر یونسکو از پروندههای میراث طبیعی استقبال بیشتری کرده است و در این شرایط ایران فقط دو اثر را ثبت کرده است.
بله، یونسکو تلاش میکند کشورها را تشویق کند تا بهسمت ثبت آثار طبیعی بیشتر بروند؛ چون در فهرست میراث جهانی، نسبت آثار تاریخی به طبیعی بهطور معناداری نابرابر است. تعداد آثار طبیعی در مقایسه با آثار فرهنگی بسیار کمتر است؛ چون مدیریت و حفاظت آنها دشوارتر و پرچالشتر است. موضوع دیگری نیز در این میان اهمیت دارد؛ نیاز کشورها به توسعه، مدیریت اکوسیستمهای طبیعی و تبعات تغییراقلیم باعث شده است بسیاری از کشورها در معرفی آثار طبیعی خود با احتیاط بیشتری عمل کنند. بااینحال، گویا یونسکو در آینده قصد دارد کشورها را ملزم کند که تعداد بیشتری از آثار طبیعیشان را برای ثبت ارائه کنند، تا توازن بین دو نوع میراث برقرار شود.
شاید هدف از الزام کشورها به ثبت آثار طبیعی این است که بهنوعی، با ثبت جهانی حفاظت مؤثرتر از این مناطق اتفاق بیفتد؟
دقیقاً. وقتی یک سایت ثبت جهانی میشود، کشور مربوطه متعهد میشود مجموعهای از قواعد و استانداردهای بینالمللی حفاظت را رعایت کند. با ثبت جهانی یک میراث طبیعی یا فرهنگی، یک کشور درواقع به دنیا اعلام میکند این اثر متعلق به بشریت است، نهفقط به خودش. درنتیجه، تمام کشورهای عضو کنوانسیون نسبت به وضعیت آن اثر حساس میشوند و آن را رصد میکنند. بهعنوان مثال، امروز بیابان لوت و جنگلهای هیرکانی میراث بشری محسوب میشوند، یعنی اگر آسیبی به این آثار وارد شود، ایران باید به جامعه جهانی پاسخ دهد؛ چون این دیگر صرفاً میراث ایران نیست. ما این کنوانسیون را پذیرفتهایم و عضو آن شدهایم؛ باید بدانیم که پروتکلهای حفاظت از این آثار بسیار سختگیرانهاند.
به مسئله تغییراقلیم اشاره کردید، تبعات این پدیده میتواند باعث بر خروج آثار از فهرست میراث جهانی تأثیر بگذارد؟
تبعات تغییراقلیم ناگزیر است. وقتی بارش کم شود، حقابه تالابها تأمین نمیشود، چشمهها خشک میشوند، دریاچهها از بین میروند و در پی آن، اقلیم منطقه تغییر میکند و میکرواقلیمهای جدیدی شکل میگیرد. درنتیجه، تنوعزیستی در معرض خطر قرار میگیرد و زیست بسیاری از گونهها تهدید میشود. اینها یک زنجیره بههمپیوستهاند؛ وقتی یک عامل تغییر کند، بر دیگر عوامل اثر میگذارد. برای مثال، در جنگلهای هیرکانی، آفتی باعث ازبینرفتن بخشی از گونههای شمشاد شده است. منشأ این آفت ممکن است جهشهای ژنتیکی ناشی از تغییراقلیم باشد و باید برای مقابله با آفت اقدام کرد. در چنین شرایطی یونسکو هشدارهایی میدهد، اما درعینحال، برای نجات اثر هم اقداماتی انجام میدهد. ممکن است پروژههای حفاظتی تعریف کند، کارشناسان و متخصصان بینالمللی را به کشور مربوطه اعزام کند یا نشستهایی برای ارزیابی وضعیت و کنترل اوضاع برگزار کند تا کشور میزبان بتواند آمادگی بیشتری برای کاهش شدت آسیبها پیدا کند.







