عبارت – گروه سیاسی: کرایف فوتبالیست افسانهای هلند که شیوهای نوین در فوتبال را با حضور در بارسلونا پایه گذاشت جمله مشهوری با این عنوان داشت: “به حریف فشار بیاور، اما احترامش را نگه دار.”
فشار آوردن آنهم در جهان سیاست و رسانه عمری به قدمت تاریخ سیاست و رسانه دارد، اما آنچه فشار سیاسی و رسانهای را معنادار میکند بهرهمندی همزمان منتقدان از ۴ عنصر مهم است: «منطق، وجاهت اخلاقی، رویکرد جایگزین و احترام حقوقی.» اگر منتقدی از تمامی عناصر یادشده بهرمند باشد انتقادش معنادار میشود، اما اگر بوی دشمنی و انتقامجویی بهعلاوه لحن تحقیرآمیز از رابطه دیالکتیکی منتقد و انتقادش به مشام برسد، این فشار تغییر مسیر میدهد و نهایتا بر سر خود کسی آوار میشود، که حالا دیگر نامش منتقد نیست، بلکه منتقم است.
مدتیست انتقادهای خارج از عُرف و ادب، آنهم در قالب فشارهایی منفعتطلبانه بر استاندار مازندران وارد میشود تا راهی برای قدرتنمایی در برابر یونسی بگشاید، به این امید که او تسلیم شود و تن به خواستههای گروه فشار دهد.
یونسی اما پیشتر بارها اعلام کرده است که نهتنها تسلیم فشارها نمیشود، بلکه این رفتار او را در راهی که پای گذاشته مصممتر میکند.
مسئله این نیست که درخواستها بهحق یا ناحق هستند، بلکه مسئله این است که راه طرح آنها چگونه است. اگر برای یک انتقاد درست، راه تخریب و توهین انتخاب شود، «هدف» لای چرخدندههای «وسیله» خُرد میشود.
فشار آوردن به رقیب در جهان سیاست عادی است اما حفظ احترام رقیب نیز به همان اندازه حائز اهمیت است. اینکه تصمیات یونسی مورد تأکید یا تأیید بسیارانی باشد یا نباشد، اصلا عجیب نیست. چراکه این رسم سیاست است و جهانی را میسازد که نمیتوان در آن همه را راضی نگاه داشت. منتقدان میتوانند تصمیمات یا اقدامات استاندار مازندران را تماما زیر سؤال ببرند، اما نمیتوانند به او توهین کنند، شخصیت حقیقیاش را خوار کنند یا جایگاه حقوقیاش را ویران نمایند. اینکه کسی دکتر مهدی یونسی را شایسته استانداری نداند یا کفایت کاری او را تأیید نکند حق عُرفی و مدنی اوست، اما توهین و تحقیر جز بیآبرو کردن خود توهین کنندهگان نتیجهای نخواهد داشت و نهتنها یونسی را خفیف نمیکند، بلکه بر اعتبار او نزد افکارعمومی میافزاید.
یونسی همینک در میان برخی از همفکرانشان که حتی با او در ستاد پزشکیان همکاری کردند منتقدانی جدی دارد، که برخی روزانه او را نقد میکنند اما اکثر آنها از دایره ادب خارج نمیشوند، یادداشتهای قوی و مؤدبانه مینویسند و اگر زبانشان هم تیز باشد، شخصیت حقیقی استاندار را تخریب نمیکنند.
اما تاسفبارتر از توهین برخی به استاندار مازندران این است که او در برابر این حجم از فشارها و بعضا توهینها و تخریبها بهشدت در فضای رسانهای و سیاسی تنهاست و معلوم نیست چرا کسانی که در ایام انتخابات و بعد از آن از حمایت دولت بهرهمند شدند و از کنج عزلت دولت رئیسی بیرون آمدند به دفاع از یونسی برنمیخیزند، چرا رسانههای حامی دولت تحقیر و تخریب استاندار و جایگاهش را نادیده میگیرند و ورقی در توصیف شرایط دشواری که یونسی در آن استاندار شد، سیاه نمیکنند.
این حق حامیان دولت است که استاندار را نقد کنند، تصمیماتی که از نظر آنها نادرست است را به چالش بکشند و به انتصابات اعتراض کنند، اما نباید در برابر توهین و تخریب مهدی یونسی سکوت کنند، چراکه دفاع از شخصیت یونسی و حمایت اخلاقی از او منافاتی با انتقاد از وی ندارد.
وسطبازی در چنین شرایطی منصفانه و اخلاقی نیست و اوج بیانصافی است که برخی از امکانات دولتی بهرهمند شوند اما در جایگاه اپوزوسیون استاندار و تصمیماتش کُنش داشته باشند.
لازم است رسانهها و شخصیتهای سیاسی طرفدار دولت فارغ از موضوعی که دستمایه تخریب یونسی شده، اصل تخریب را نکوهش کنند و خطوط باریک نقد سازنده و مخرب را یادآور شوند، یا اگر حمایت نمیکنند حداقل خودشان در پوستین مخالف و منتقد چُپق چاق نکنند!
ضرورت دارد ادارهکل فرهنگ مازندران نیز از جایگاه حقوقی و حقیقی استاندار دفاع نمایند و متذکر شود توهین و حمله به یونسی را با آزادی انتقاد خلط نمیکند.
تمام حرف اصلی همان است که خود یونسی بارها گفته است: او اهل سیاستبازی نیست و نمیتوان با این اتهام که او بازیچه فلان گروه قرار گرفته او را به بازیچه خود تبدیل کرد. هرچه فشار را بر او بیشتر کنید او را مصممتر خواهید کرد و این خیالی باطل است که با تهدید از یونسی امتیاز گرفت.