عبارت- گروه فرهنگ و هنر: دربارهی تماس مسئولان ساترا برای ممنوعیت گزارشگری عادل فردوسیپور از روی پلتفرمها چه میتوان گفت؟ چه میتوان گفت درباره این حد از عجز و ناتوانی و بیخردی؟
اینکه رسانهای که به شوخی خود را ملی میداند از صدای یک گزارشگر فوتبال هراس دارد به خوبی جایگاه متزلزل و ناچیزش را نشان میدهد.
از حذف برنامه «اکنون» سروش صحت تا حذف صدای فردوسیپور نشانگر سقوطی آشکار برای رسانهای است که سه دهه اول بعد از انقلاب همچنان در میان افکارعمومی محبوب بود، اما در یک دههٔ اخیر و بهخصوص بعد از روی کارآمدن جبلی-جلیلی آنقدر منفور شده است که کم مانده مردم به صفحهی تلویزیون خود سنگ بزنند.
آدمی درمیمانده که آیا اساسا در اتاق فکر صداوسیما چیزی بهاسم فکر هم وجود دارد؟ آنجا در اختیار چه گروه و ایدهای است که چنین نتایج فاجعهباری را رقم میزند؟ آیا صداوسیما با ملت ایران دشمنی دارد که سعی و تلاشش را بر ناراحت کردن و راندن ملت متمرکز کرده است؟
هرکه در قلوب ایرانیان جایگاهی برای خود دستوپا میکند در صداوسیما مغضوب میشود. از علی دایی و عادل فردوسیپور تا رضا عطاران و مهران مدیری. بدتر از همه اینکه تنگنظری های موجود در حالی اعمال میشود که دست خود صداوسیما برای تولید برنامههای باکیفیت مثل سر “پیرلوئیجی کولینا” خالی خالی است.
برنامههای تولیدی در حوزههای مختلف از سریال و فیلم تا سرگرمی و اخبار آنقدر سخیف و بینتیجه و ضعیف هستند که بعید است حتی خود کارمندان این سازمان هم حوصله تماشای آن را داشته باشند.
بیش از یکسال است که کل شبکههای صداوسیما در اختیار جنگ در غرب آسیا است و ملت با مشاهده آوار و آوارگی از خواب برمیخیزند و با تماشای خون و جنازه به بستر میروند.
مردم در کنار بیمارستانها آوارهاند، در صف داروهایی که پیدا نمیشود از پا افتادهاند، درحال غرق شدن در تورم هستند، امیدشان به آینده را از دست دادهاند، دیگر خواب سفر راهم نمیبینند، بیکاری جوانان اندوه والدین را دوچندان کرده، اجارهخانه طبقه متوسط را حاشیهنشین کرده و خلاصه دردی نیست که مردم ایران تجربه نکرده باشند، اما در صداوسیما همهچیز گلوبلبل است، کشور هرروز درحال پیشرفت است و درعوض مردم آمریکا و اروپا هرروز درحال بدبختتر شدن هستند.
برنامههای طنز که پاورقی یکی از نمونههای آن است به حدی بیمزه و در اکثر اوقات توهینآمیز است که اشک و اندوه را بر سرت آوار میکند.
حالا رسانهای که مدعی مخاطب و کیفیت است پایش را از گلیمش درازتر کرده و قصد دارد کمر پلتفرمهای تولیدی را بشکند و مردم را بیش از پیش به سمت شبکههای ماهوارهای بفرستد.
عجیب است که آقایان در زمانه هوش مصنوعی همچنان پادشاه حذف و فیلترینگ هستند و هیچ رقیبی را تاب نمیآورند. عجیب است که روز را انکار میکنند و نفرت مردم از رسانه میلی را به عشق آنها ترجمه میکنند.
بسیار بعید است که اگر همین امروز در خیابانها نظرسنجی کنید کسی را بیابید که بتواند اسم ۵ برنامه صداوسیما را بهیاد بیاورد.
صداوسیما انقدر جومونگ و مختار را پخش کرده که دیگر خودش هم از پخش چنددهبارهی آنها خجالت میکشد.
بگذارید آقایان در خوشخیالی خود درباره تعداد بالای مخاطبان بمانند، چون با هیچ قدرتی نمیتوان مانع پیشروی حقیقت خواهد شد و دیر نیست روزی که اکثر مردم حتی به یاد نیاورند که جمهوری اسلامی ایران صداوسیما دارد.