عبارت- گروه سیاسی: اظهارات اخیر رئیسجمهور مبنی بر «بدل کردن استانداران به رؤسای جمهور استانها» با واکنشهای فراوانی مواجه شده است. کارکنان دولت و بسیاری از رجال مستقر در بوروکراسی قوه مجریه که سالها از تمرکزگرایی گلایه داشتند از اظهارات اخیر مسعود پزشکیان استقبال کردهاند و طرفداران نظریه “یکپارچگی تمرکزگرا” که نگران فدرالیسم سیاسی و اقتصادی هستند از در مخالفت برآمدهاند و معتقدند این واگذاریِ اختیارات مخصوصا در برخی استانهای قومی نظیر آذربایجانها، کردستان، خوزستان یا سیستانوبلوچستان ممکن است مخاطرات امنیتی در پی داشته باشد.
بیشک این حقِ تمام گروههای سیاسی، فکری و اجتماعی ایران است که نظرات خود را درباره جهتگیریهای کلان رئیسجمهور اعلام کنند و نهایتا نیز رئیسجمهور نمیتواند بدون اقناع و اجماع سیاسی دست به چنین اقدام مهمی بزند، اما آنچه جای تعجب دارد این است که برخی از مخالفان سیاسی استاندار مازندران که از قضا بخش بزرگی از آنها اصلاح طلب هستند این نظریه پزشکیان را دستمایهای برای حمله مجدد به «مهدی یونسی» قرار دادهاند.
ماجرای انتخاب استاندار مازندران
از نخستین روزی که مسعود پزشکیان بعنوان رئیسجمهور دولت چهاردهم انتخاب شد، بحث بر سر انتخاب استاندار مازندران داغ بود و بازار لیست کردن گزینهها، همچنان چراغ گعدههای سیاسی استان را روشن نگه میداشت.
اصولگرایان که دلخوش به شعار وفاق رئیسجمهور بودند تمام تلاش خود را برای حفظ نوری؛ استاندار وقت یا جایگزینی او با اصولگرایانی دیگر که حالا لباس میانهروی بهتن کرده بودند بهکار بستند. همزمان گفتمان تدبیر و امید، وابسته به رجال سیاسی دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز دستبهکار شده و گزینههای مدنظر خود را به میدان فرستادند.
اما آنچنان که انتظار میرفت اصلاحطلبان که رئیسجمهور از میان آنها انتخاب شده بود شانس اول را برای خود قائل بودند و در همین راستا چندین گزینه را روی میز گذاشتند که مهمترین آنها “مهدی یونسی رستمی” رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان بود.
بعد از چندین هفته چانهزنی نهایتا همان کسی استاندار شد که شایستهتر از دیگران برای بهدست آوردن این جایگاه بود، آنهم به چند دلیل ازجمله اینکه او از چهرههای قدیمی اصلاح طلبان بود، ریاست ستاد انتخاباتی پزشکیان را بهعهده داشت، از رابطه شخصی و صمیمی با رئیسجمهور منتخب بهره میبرد، از حمایت اکثر احزاب اصلاح طلب برخوردار بود و شخصیتی قاطع و جدی بعلاوه کارنامه مدیریتی موفقی داشت.
نقاط قوت یونسی را نقاط ضعفش جلوه ندهیم
اما پس از مراسم معارفه یونسی برخی از چهرههای اصلاح طلب که در دوران انتخابات با یونسی دچار چالش شده یا به هردلیلی رابطه شخصی صمیمی و قدرتمندی با او نداشتند از همان نخستین روزهای آغاز بهکار این جراح مشهور، شمشیر را از رو بستند و سعی کردند با انواع روشها شایستگی او را زیر سوال ببرند یا شایعاتی نظیر اینکه انتخاب او بر پایه رابطه بوده، نه ضابطه را همهگیر کنند.
مثلا نظر مثبت رئیسجمهور مبنی بر استاندار شدن یونسی را نقطه ضعف او میدانند، حال آنکه این نقطه قوت اوست و باید از این صمیمیت بهنفع مازندران استفاده کرد.
مگر رئیسجمهور دیوانه است که فردی ضعیف را از سوی خود معرفی کند و برند خود را تخریب نماید، عقل سلیم حکم میکند که پزشکیان شایستهترین فرد را معرفی کند، چون عملکرد او به پای خودش نوشته میشود.
اما عجیب اینکه برخی دوستان اصلاحطلب این نقطه قوت دکتر یونسی را بهمثابه نقطه ضعف او ترجمه میکنند.
یونسی در انتخاب برخی اقوامش روش رئیسجمهور را در پیش گرفت
یا مثلا انتخاب نزدیکان و اقوامش بعنوان مشاور و مدیرکل حوزه را زیرسؤال بردند، آنهم درحالیکه همه میدانیم در شرایط پیچیده سیاسی و درحالیکه استاندار جدید کاملا در احاطه نیروهای دولت قبل است، عاقلانهترین کار انتخاب اقوام بعنوان نزدیکترین افراد به او در دفتر استاندار است. ضمن اینکه رئیسجمهور نیز از فرزندان خود استفاده کرده و این روالی است که در تمامی دولتها از هاشمی رفسنجانی تا به امروز ادامه داشته است.
ضمن اینکه افرادی که منصوب شدهاند سابقه کاری روشن و موفقی دارند و اینجور نبوده که استاندار همه فامیل دور و نزدیکش را به استانداری بیاورد یا مثل برخی کل طبقه سوم و عزل و نصبها در ادارات کل را به پسرش بسپُرد و صدا از سنگ هم درنیاید.
از طرف دیگر عقل و انصاف حکم میکند حداقل به استاندار یکسال فرصت داده شود تا چشمانداز خود را تشریح کند و بعد از تمام جناحها به او حمله کرد، نه اینکه از همان نخستین قدمها در مسیرش سرعت گیر گذاشت.
یونسی باج نداده که تسلیم باجگیری شود
یونسی اما در برابر تمام فشارها سکوت پیشه کرد و واکنشی نشان نداد، ولی همزمان برخی رسانهها نیز او را با استانداران قبلی یکی پنداشتند و در خطایی راهبردی سعی کردند با استعانت از روشهای کلاسیک باجگیری از طریق انتقاد، یونسی را تحت فشار قرار دهند اما هر دو گروه در اشتباه بودند و دلیل اصلی این خطای محاسباتی را باید در عدم شناخت کافی آنها از شخصیت یونسی دانست.
عدم تسلیم یونسی در برابر فشارها و بیتوجهی او به باجگیریها از قضا نشان داد که انتخاب او نه بر اساس رابطه که بر پایه ضابطه بود، چون او برای حضور در این جایگاه مدیون هیچکس جز رئیسجمهور و شایستگی خود نبود و با باجدهی استاندار نشد، که حالا بخواهد برای حفظ جایگاهش باج بدهد.
یونسی آنچنان که بارها تأکید کرده اهل وفاق و مشورت است اما تحت هیچ شرایطی تسلیم فشارها نخواهد شد و برخلاف توقع منتقدان از در دشمنی هم درنمیآید. یونسی به درستی درک کرده که شرایط حساس کشور هیچ فرصتی به او برای دعواهای فرسایشی نخواهد داد و از همین رو هرکس با انتقادی علمی و دلسوزانه وارد شود مورد استقبال قرار میگیرید اما به اهالی فشار بیتوجهی خواهد شد و استاندار با استعانت از این تکهکلام مشهور پزشکیان که میگوید؛” ما برای دعوا نیامدیم” از کنارشان خواهد گذشت.
تخریب استاندار توسط اصلاحطلبان خودزنی است
اما برخی از اصلاحطلبان که به هر بهانهای دستبه تخریب و تضعیف استاندار میزنند، باید به یاد بیاورند که اگر آن اتفاق تلخ برای هلیکوپتر رئیسجمهور نمیافتاد و دولت سیزدهم نیمهکاره نمیماند، آنها باید حداقل ۵سال دیگر خانهنشینی و عزلت را تجربه و تحمل میکردند، بنابراین اکنون که دست روزگار فرصت حضور فعال آنها درعرصه سیاست مازندران را فراهم آورده نباید دست به خودزنی بزنند و به هر بهانهای به یونسی بتازند و شیوه انتخاب و شایستگی او را زیر سؤال ببرند.
در همین مدت اندک که از آغاز بهکار یونسی گذشته شاهد تغییرات در بدنه فرمانداریهای استان بودهایم که اکثر تغییرات به سود جناح چپ است و به هیچ چهره تندرویی اجازه سکانداری فرمانداریها داده نشده است.
اگر برخی از افراد فکر میکنند یونسی از جنس ربیع فلاح یا نوری است که بتوان به راحتی بر تصمیماتش اثر گذاشت و از طریق فشار او را وادار به انتخابی کرد که خودش با ان موافق نیست، سخت در اشتباهاند.
امروز؛ دههٔ ۷۰ یا ۹۰ نیست
در شرایطی که ایران با انواع و اقسام مشکلات داخلی و خارجی روبروست دیگر فرصت برخوردهای سیاسی از نوعی که بین دهههای ۷۰ تا اواخر ۹۰ شاهدش بودیم نیست. انتظار میرود که دوستداران ایران و مازندران حتی اگر با یونسی اختلاف عقیده دارند همزمان با انتقادهای سازنده به یاری او بیایند چون تخریب بی دلیل، شخصی یا منفعتطلبانهی استاندار نهایتا به زیان مردم مازندران خواهد بود.
هرچند برخی از اهالی سیاست در استان بهحق خواستار افزایش سرعت در تغییر مدیران دستگاههای اجرایی هستند، اما آنچنان که ذکرش رفت گفتمان، شیوه اجرایی این دولت و روش یونسی مبتنی بر تغییرات اتوبوسی و چکشی نیست و او نمیخواهد دست به انتخابی بزند که بعد زیانش به یک استان برسد.
از طرف دیگر یونسی بارها تاکید کرده که دوران “تغییرات از صدر تا ذیل” سپری شده و در برخی موارد نیازی به تغییر مدیران مستقرِ شایسته، مورد رضایت جامعه و همصدا با گفتمان دولت، نیست، چون دولت پزشکیان نمیخواهد راه دولت احمدینژاد را برود که نهایتا بلایی بر سر سیستم مدیریتی ایران آورد که در تاریخ ماندگار خواهد شد.
آنچه گفته شد به معنای نفی انتقاد – حتی از نوع تند و گزندهاش- نیست، بلکه تأکید بر این حقیقت است که انتقادها نباید غیرمنطقی و بر پایه تنفر شخصی باشد.
همچنین نباید با زیر سوال بردن مداوم شایستگیِ استانداری که با نظر مثبت و مستقیم رئیسجمهور انتخاب شده، جایگاه نماینده عالی دولت در استان را خدشهدار کرد و حتی به او یکسال هم فرصت نداد تا تواناییهای خود را به نمایش بگذارد.
بهجای زیرگیری، دستش را بگیرید
یونسی در همین زمان اندک نشان داده که بهترین گزینه موجود برای راهبری سیاستهای دولت در استان است و اگر اصلاح طلبان به صورت گروهی و در اتحادی گفتمانی از او حمایت کنند شاهد دستاوردهایی بیسابقه از سوی او خواهند بود.
نباید قاطعیت یونسی رابه لجبازی ترجمه کرد و همزمان با روشهایی پارادوکسیکال به انتقاد از او برخاست. یونسی و دولت چهاردهم دست هرکس را که به قصد یاری دراز شود خواهند فشرد، اما برخلاف بسیاری از دولتهای قبل دست منتقدان را قطع نخواهد کرد، بلکه همیشه دریچهای را برای همراهی بازخواهند گذاشت.
اگر دولت سایه و رادیکالها به یونسی حمله کنند قابل درک است، اما حملات غیرمنصفانه برخی اصلاح طلبان به او مثل خنجر زدن از پشت است و آنهایی که فکر میکنند با زمین خوردن یونسی، فرصت برای بازیگری آنها فراهم میشود، سخت در اشتباهاند.
پس بیشک باید یونسی را نقد کرد، تصمیمات نادرستاش را زیر سؤال برد، در حکم ناظری جدی همواره او را رصد کرد، اما همزمان باید دستاوردهای او را هم ستود و آنجایی که بهسود مردم قدم برمیدارد، همقدماش شد، نه اینکه کمین کرد تا او اشتباهی کند و آن را دستمایه تخریبش کرد.