عبارت- حسین برزگر: تصور غالب ما از نوشتن و گفتن و تحلیل و تفسیر و نقد ونظر در کار و زندگی ، توجه به یک موضوع معین است. در حالی که این روزها صفحه سیاست مازندران آکنده از مجموعه نوشتار و گفتار پیرامون کنش و واکنش پیرامون دکتر مهدی یونسی رستمی استاندار دولت چهاردهم در مازندران است که به یک منازعه بی حاصل و درگیری فرسایشی و کندکننده بدل شده است.انتظار ازگویندگان و نویسندگان و تحلیلگران و منتقدان این است که درباره روندها، رویهها و سیاستهای تعریف شده و اعلامی نقد و نظر و تحلیل کنند نه پیرامون حواشی زندگی افراد و دوری جستن از مسائل عمومی است.
استاندار مازندران منتخب هیئت دولت و مورد اعتماد شخص رئیس جمهور است و مانند سایر مدیران ارشد در معرض نقد و ارزیابی و پایش قرار دارد در طی این مدت دارای عملکرد مطلوب بوده است.
خود ایشان بارها اعلام کرده اندکه فردی غیرسیاسی،عملگرا و برنامه مدار است.طبیعی است در فقدان نظام حزبی،نمی توان انتظار رفتارهای کاملاً حزبی و یا جریانی را از اوداشت.
البته به برخی از انتصاب های فعلی و احتمالی ایشان نقدهایی وارد است اما بایستی به تصمیمات ایشان احترام گذاشت و به مدیرانش فرصت داد تا کاملا سالم و قانونی رفتار کنند .
با این حال جهت گیری اقدامات و فعالیت های او توسعه گرایانه و با هدف شتاب بخشی به اجرای پروژه های تعریف شده است.راقم سطور در پاره ای از امور منتقد برخی رویه ها و سیاست ها هستم اما کاملا با تخریب،سیاه نمایی،ترور شخصیت و نیمه خالی لیوان را دیدن،مخالفم و باید نجیبانه و صبورانه و فکورانه و درفضایی آرام و منطقی و به دور از احساس و هیجان و با داشتن آمار و اطلاعات درست حرف زد و مطالبه گری یا نقد کرد اما خط جدیدی در روزهای اخیر به خصوص پس از انتشار اسامی اعضای شورای اطلاع رسانی استان و نیز اعلام توقف پروژه احداث پتروشیمی در بهشهر مازندران که بادستور مستقیم رییس جمهور شروع شده است و برخی از مدافعان احداث این پروژه به جای دفاع از از ادامه پیشرفت این پروژه و گفتگوهای اقناعی با هدف فشار بر تصمیم گیریها در دالان قدرت به طرح انواع موضوعات کاملاً شخصی و حاشیهای که دامنگیر بیشتر و اغلب زمامداران عرصه سیاست در داخل و خارج کشور است، روی آوردهاند.
اگرچه من به شخصه به دلایل آنکه هنوز زیرساخت های لازم برای استقرار صنایعی چون پتروشیمی در مازندران فراهم نیست،از سرمایه گذاران محترم این پروژه و سایر سرمایه گذاران می خواهم که باهدف کمک به رشد و پیشرفت استان در سایر حوزه ها سرمایه گذاری کنند و بی شک حمایت از سرمایه گذار را یک ضرورت می دانم.
طرح موضوعات چندروزاخیر که از نظر افکار عمومی قابل استماع و حتی اعتتا نیست چه رسد به اینکه بتوان روی آن تمرکز یا توجه کرد.
شماری از منتقدین و حتی مخالفین استاندار مازندران که بیشتر آنان از طیف موسوم به جبهه حامیان دولت و نیز تعدادی هم از جبهه رقیب میباشند بنای مخالفت با استاندار را گرفتند و معلوم نیست که پاره ای از آنان به دنبال تکیه بر اصول مشترک تعریف شده و ارزیابی شاخصهای عملکردی به دنبال خروج از دایره اخلاق،قانون و انصاف هستند و درصدد اثبات توانمندی ها یا بسط فتوحات خود در عرصه قدرت میباشند و چه راه حل هایی را پیشنهاد می دهند؟
این رویه چند روز اخیر نشان داده است که شماری از مخالفین برای خیر جمعی و عمومی تمایل چندانی ندارند و به سمت و سوی رفتارهای پوپولیستی مدرن برای تصاحب امتیازات و یاکسب توجهات هستند یا دیگران برای آنان این مکتوبات و مکنونات را به طبع میآرایند.
انتظار میرود به آنچه که مینویسند و میگویند فکر کنند و خود نیز عمل کنند. مازندران بیش از این طاقت این همه درگیری و تنش و خشونت کلامی را ندارد.
پر واضح است که پندار،گفتار و کردار ویا حتی کنش و واکنش استاندار مازندران و برخی از منسوبان ،منصوبان و مدیران او مصون از خطا واشتباه نییتند .این به اعتبار پدیده بودن انسان ها است که دارای نقص و نیازند.از آن سوی هسته سخت قدرت و جریان عمومی توسعه گرادر مازندران و اصحاب سیاست حاکم نیز نباید این قبیل واکنش ها را عادی انگارد و بایستی به سمت مذاکره و مفاهمه و گفتگوی منطقی با هدف توافق عمومی برسر مشترکات گسیل شوند.
نوشته های افراد درباره تصمیمات یا خلقیات زمامدار نباید به یک دادخواست تبدیل شود.از وفاق به مطالبه گری شخصی برداشت و تعبیر نشود. در تحلیل ها باید سطح و عمق قضایارا نگریست. همچون تحلیل سیر جریان تند رودخانه از روی قایقی است که همزمان داخل این جریان تند، شناور است. این فرق میکند با کسی که در ساحل رودخانه نشسته و جریان آب را تحلیل میکند یا جریان رودخانهای که از جوش و خروش افتاده و بر حسب اسناد و فیلم و خاطرات، آن را تحلیل میکنند. این نوشتهها باید محصول همزمان مشاهده و مشارکت و تحلیل واقع بینانه باشد.
از آنجا که منازعه برسرکسب قدرت و یا حفظ قدرت یک پدیده تام و فراگیر و حتی جهانی بود تمام عرصههای حیات اجتماعی را به چالش میکشید، تقریباً هیچ فردی و حوزهای مصون از عوارض و تبعات هرگونه تصمیم گیری نمی ماند.
اقتصاد، سیاست بینالملل، معتقدات، اخلاق، فرهنگ، روابط اجتماعی، فقر، علم و آموزش و فنآوری، فرهنگ، سیاست داخلی و مدیریت بحران و… همه تحت تاثیر نهادقدرت قرار دارند و در همه مناطق و همه سطوح جامعه از فقیر تا غنی، از شهری و روستایی، از کودک تا سالمند، زن و مرد… به هر نحوی درگیر مستقیم یاغیرمستقیم این موضوع هستند و تحلیل و فهم این پدیده برای همه ما جذاب و نیز بخشی از مسئولیت اجتماعی ما بود. کوشش حامیان دولت وفاق و سایر تسهلیگران وفاق باید بر مبنای واقعیات باشد تا تمنیات.
در مقام یک منتقد و حتی مخالف بایستی بتوانیم انصاف و اخلاق را در نقد عملکرد افراد نهادهای مسئول حفظ کنیم.اگرچه بارها هشداردادیم که تداوم این وضعیت و بالارفتن سطح تنش و خشونت کلامی با دستیابی به هرهدفی باشد اما استفاده از ابزار و وسایل ناصواب و نادرست ،امری مذموم است و بیش از همه مردم مازندران و جریان توسعه ای استان که نیازمندهمگرایی است،دچار خسارت و خدشه و اختلال خواهدشد.
همیشه کوشش کنیم که توجه مان را به مسأله متمرکز کنیم و نه به افراد و نهادها. در حقیقت توجه دادن به مسأله موجب میشود که افراد و نهادها هم برای حل آن همراهی کنند و اگر نکردند مخاطب خودش علیه آنها داوری خواهد کرد. در حالی که تمرکز به فرد موضوع را در حد اختلافات و انگیزههای شخصی تنزل میدهد.
چه آنکه در ادوار گذشته نیز پیرامون استانداران مختلف،افرادی که به هردلیل دنبال سود و سودایی بودند نیز،به خلق کلیدواژه ها و بیان گزاره های مبهم و کلی و ناشفاف و این قبیل تهاجمات رسانه ای بدون نتیجه و خیرعمومی روی می آوردند و در مواقف و مواردی هم به مصالحه و سازش تن می دادند!
با این حال انتظار می رود مردم را ناامید و نگران نکنیم و بیش از پیش مازندران را خسته و رنجور نسازیم.