تحلیلی بر چرایی حملات سازمان‌یافته و بی‌وقفه به استاندار مازندران  و واکنش وی به‌آنها؛

تکنوکراسی یونسی و دشمنان‌ آن

یادداشت سردبیر- عالین نجاتی: در این یادداشت قصد دارم به اختصار و با اشاره به برخی از دلایل اصلی، توضیح دهم که چرا «استاندار دولت‌ چهاردهم در مازندران» علی‌رغم فعالیت بی‌وقفه و عملکرد قابل‌ قبول‌اش در ۶ ماه اخیر، از سوی برخی گروه‌های فشارِ سیاسی-رسانه‌ای، به‌شدت مورد حمله قرار گرفته و چرا این حملات و واکنش یونسی به آن‌ها قابل‌ پیش‌بینی بود.

تمام سیاست‌مداران تاریخ از نخستین پادشاهی‌های جهان تا دموکراسی‌های متأخر با چالشی بنیادین و مشترک تحت‌عنوان “عدم جلب رضایت همگانی” روبرو بوده‌اند. این اصلی خدشه‌ناپذیر است که: “هیچ حکومت، دولت‌ یا سیاستمداری وجود ندارد که بتواند همه را راضی نگه دارد”. هرچند به گفته‌ی «الکسی دو توکویل» [۱] همین اصلِ دشوار است که حقوق مدنی را معنادار می‌کند.

بنابراین، همین یک چالش برای نشان‌ دادنِ دشواری حکمروایی کافی‌ست. حالا فرض کنید سیاستمداری در دلِ این پیش‌فرض و در دولتی که از دل بحران زاده شده‌ است‌، ساختارشکن باشد و برخلاف قواعد تثبیت شده‌ در پستوهای قدرت‌ عمل کند. در این شرایط، سیاستمدارِ «ساختارشکن» در میان فعالان سیاسی، دشمنان‌ بیشتری نسبت به سیاستمدار «ساختارپذیر» پیدا خواهد کرد، چندانکه از دیرباز گفته‌اند: “خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو”

این البته سرنوشت تمام مدیرانی است‌ که در جایگاهی سیاسی قرار گرفتند، اما اولویت را به «تکنوکراسی» دادند.
«دکتر مهدی یونسی رستمی؛ استاندار دولت‌ چهاردهم در مازندران» نیز در زمره‌ی همین کارگزاران است که بخش بزرگی از تخریب‌های سازمان یافته علیه او در ۶ ماه گذشته‌ را باید با این الگو، خوانش کرد.

استانداری؛ جایگاهی به‌شدت سیاسی است و از استانداران به‌خصوص در استانی‌ همچون مازندران که به بدقلقیِ سیاسی مشهور است‌، انتظار می‌رود اولویت را به رویکردهای سیاسی-امنیتی بدهند و از این دریچه‌ به باقی امور بنگرند. بر همین اساس‌ همواره کسی بعنوان‌ استاندار منصوب می‌شد که وجهه‌ی سیاسی و امنیتی‌اش بر دیگر وجوه می‌چربید، یا اگر نمی‌چربید سعی می‌کرد خود را در همان‌ قالب بازتعریف کند.
اما «یونسی» به‌شکل عریان و بی‌تعارفی این قاعده‌‌ی معهود را برهم زد و نه‌تنها تلاشی برای‌ بازتعریف خود در چارچوب معهود سیاسی نکرد، بلکه به‌جای سیاست‌ورزیِ ابزاری [یا بهتر است بگوییم سیاست‌بازی]، تخصص‌گرایی و کلان‌نگری را اولویت خود قرار داد. چندانکه عملکرد و اظهارات وی نشان‌دهنده این است‌ که معنای سیاست نزد یونسی؛ «علم تدبیر امور» است، نه «توانایی توزیع منافع»

یونسی بارها تأکید کرده که تحت‌ فشار و تأثیر هیچ فرد و جناحی قرار نمی‌گیرد. این ادعا نه به معنای قُلدری یا دیکتاتوری، بلکه ناشی از همان‌ رویکرد فن‌سالارانه استاندار مازندران است.

فراموش نکنیم دولت چهاردهم در میان لابیرنتی از بحران‌های رنگارنگ در پاستور مستقر شد. از چالش سیاست خارجی تا بحران ناترازی انرژی، از تکانه‌های شدید تورمی تا شکافهای عمیق اجتماعی؛ مشکلات یکی پس‌از دیگری در برابر دولت سبز شدند. یونسی در چنین شرایطی نماینده عالی قوه‌ مجریه در مازندران شد، اما کمتر از یک هفته پس از معارفه‌اش با حملات رسانه‌ای افرادی مواجه‌ گردید که قصد داشتند «گربه‌ را دم حجله بکشند».
اما یونسی می‌دانستند که دادن نخستین باج به‌معنای افتادن در دور تسلسلی است‌ که خروج از آن تقریبا غیرممکن است

یونسی نیز مانند پزشکیان معتقد است در شرایط فعلی‌ کشور و استان، عامه‌ی مردم‌ از سیاست به‌مثابه آنچه تابحال در جریان بوده‌ [ یعنی فن توزیع منافع] دلزده هستند و بیشتر از حرف، محتاج مشاهده‌‌ی میدانی‌اند. آن‌چه استاندار مازندران با کلیدواژه‌ی «عمل‌گرایی» از آن یاد می‌کند ترکیبی از عقل‌محوری، انتظارسنجی و ضرورت‌گرایی است‌ که رضایت افکار عمومی را بر رضایت احزاب سیاسی ارجح می‌داند و تلاش می‌کند از طریق جلب نظر جامعه، احزاب سیاسی را به دولت نزدیک و آنها را با کُنش‌های خود همراه کند.

یونسی در تقسیم کیک قدرت پس از پیروزی دولت پزشکیان در انتخابات، اولویت را به‌جای «متعهد هم‌قبیله» به «متعهد متخصص» داد، هر‌چند ممکن‌ است‌ در اجرای این الگو شاهد انحرافاتی نیز باشیم و بتوان کسانی را نشان‌داد که از تجربه‌کافی برخوردار نبودند، اما برآیند عملکرد یونسی قابل دفاع است. البته‌ برای تقویت این رویکرد باید کیفیت ارتباط استانداری و دستگاه‌های اجرایی با فعالان ستادی پزشکیان در مازندران (به‌خصوص جوانان) افزایش یابد و حتی‌الامکان از اتخاذ تصمیماتی که موجب‌ تشتت در بدنه‌ی حامیان دولت‌ در استان می‌شود، پرهیز شود.

فارغ از آنچه گفته‌ شد؛ خُلقیات شخصی، سالها کار مدیریتی در بخش خصوصی، نزدیکی و دوستی بی‌سابقه با رئیس‌جمهور، شیوه‌ی متفاوت کنش‌ اجتماعی و اداره جلسات رسمی، درک ضرورت سرمایه‌گذاری در شرایط فعلی، قاطعیت در تصمیم‌گیری و شجاعت ایستادن در برابر عادت‌های ریشه‌دار اما مخرب، برخی‌ از مهم‌ترین دلایلی است‌ که از یونسی چهره‌ای منحصربه‌فرد نسبت به اسلاف‌اش ساخته است.

می‌توان به آسانی فهرستی از دستاوردها و ناکامی‌های وی در ۶ماهه گذشته‌ تهیه کرد، اما قضاوت این فهرست بستگی به زاویه دید، تخصص و انصاف مخاطب دارد.
به گواه اعداد و آمار کارنامه یونسی در حوزه‌ عمرانی، فرهنگی و عملیاتی درخشان است. اما در حوزه‌ سیاست اگر با عینک شرایط زمانی دوم خرداد به او نگاه کنید، انتظارات سیاسی شما برآورده نخواهد شد، ولی اگر واقع‌بینانه و با درنظر گرفتن‌ تمام موانع فعلی‌ او را قضاوت کنید، نمره‌ی قبولی خواهد گرفت. به بیانی ساده‌تر میانگین عملکرد یونسی در شش ماه گذشته‌ با درنظرگرفتن زمینه و زمانه‌ی زمامداری‌اش بسیار مثبت است.

در اهمیت مهدی‌ یونسی همین بس که اهمیتِ پروژه‌های نیمه‌کاره، کادرسازی‌ برای‌ آینده نظام بوروکراتیک استان و بحران پسماند را دریافت و بدونِ هدر دادن وقت خود در گعده‌های سیاسی یا دل‌خوش کردن به شعارهای فضایی، پای در میدان عمل گذاشت و به‌جای این‌که سعی کند از خود چهره‌ی «سخنوری سیاستمدار» به‌نمایش بگذارد، با همه‌ی آنچه واقعا “مهدی یونسی رستمی” بود به خیابان انقلاب‌ آمد‌. نقاب بر چهره نزد، جانماز آب نکشید، نقش بازی نکرد و تسلیم‌ِ تخریب و تهمت و تهدید نشد.
او بر‌خلاف تصویری که مخالفانشان از او می‌سازند نه‌تنها سیاستمدار باهوشی است، بلکه درک درستی از چیدمان قدرت دارد، اما آنچنان که ذکرش رفت، برداشت و تفسیر یونسی از سیاست با آنچه برخی‌ از مخالفانش می‌پندارند متفاوت است.
درک او از سیاست بسیار به درک مسعود پزشکیان  شبیه است‌ و اکثر نقدهایی که به استاندار مازندران وارد می‌شود با انتقادها از رئیس‌جمهور هم‌پوشانی دارد.

سیاست در جهان‌ معنایی پزشکیان و یونسی بیش‌از آنکه به «ماکیاولی»، «مارکس» یا «میل» شبیه باشد، با تفسیر «ویلیام جیمز» و «ریچارد رورتی» هم‌خوانی دارد. یونسی نیز همانند رئیس‌جمهور ترجیح می‌دهد به‌جای باقی گذاشتن ساعتها سخنرانی، میراثی ملموس از خود به یادگار بگذارد. چنین کارگزاری هرگز با سناریو‌نویسی و شب‌نامه‌های زرد تسلیم نمی‌شود و هرچه‌ فشار بر وی بیشتر شود، چگالیِ اراده‌ی او افزون خواهد شد و در تصمیم‌گیری‌ها مصمم‌تر می‌شود.

دلیل حجم بالای تخریب سازمان یافته‌ی سیاسی علیه یونسی توسط گروهی کوچک از اهالی سیاست، آن‌هم علی‌رغم دستاوردهایش، همین است که حاضر نیست در پُشتی‌ را باز کند و دست رد به سینه بازی‌سازانی کلاسیک در مازندران می‌زند که عادت داشتند با تهدید و فشار به خواسته‌های خود برسند.
اما دیوار سخت یونسی، سرشکستگان‌ بسیاری را در مازندران سرگردان کرده‌ است‌. خداوند همه ما را از سرشکستگی و سرگردانی حفظ کند، آمین!

مطالب مرتبط

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x