حقیقتی سیاه که سیم‌کارت‌های سفید آشکار کرد

عبارت -عالین نجاتی : تابحال اندکی از غبار ماجرای سیم‌کارت‌های سفید فرونشسته و برای کسانی که ساده‌لوحانه فکر می‌کردند جبهه‌ پایداری و نزدیکانش برای رضای خدا و رضایت مردم داد و بیداد می‌کنند، روشن‌ شد که آقایان چقدر دورو و دغل‌باز بودند.

سیم‌کارت‌های سفید البته‌ در اختیار برخی روزنامه‌نگاران و خبرنگاران هم هست، همان‌هایی که ژست روشنفکری می‌گیرند و خود را صدای مردم می‌دانند و با سیم‌کارت‌های سفید در نقد فیلترینگ مطلب می‌نوشتند.

این رسوایی، برای «افواه» رسوایی است‌ وگرنه اهالی سیاست می‌دانستند که تمامی این ضجه‌مویه‌ها تئاتری مسخره است و هیچیک از کسانی که دنبال‌ فیلترینگ فضای مجازی هستند، از منافع آن بی‌بهره نبوده‌اند. منافع و منابعی که موقع انتخابات‌ از گاوصندوق‌ها بیرون می‌آید و در بسیاری از موارد به‌خصوص در شهرهای کوچک نتیجه را رسما تغییر می‌دهد.

این “دورویی” ریشه در فرهنگ ایرانی ندارد و نباید آن را با آنچه “تقیه” نامیده می‌شود یا رفتاری که جامعه ایرانی در هنگام تجاوزهای خارجی بروز می‌دهد اشتباه گرفت. بلکه آینه‌ی تمام‌نمای حقیقت پشت‌پرده سیاست در ایران است.

وقتی همه‌چیز بدل به «نمایش» می‌شود و با نقش بازی کردن می‌توان ارتقا یافت و جایگاه و منزلتی به دست آورد، چرا باید طرف مردم را گرفت و خود را متعلق به گروه‌ بزرگی از شهروندان دانست که باید ماهیانه صدهاهزار تومان خرج فیلترینگ کنند.

کاسبان فیلترینگ حالا یک قدم عقب رفته‌اند و اینک نوبت دکتر پزشکیان است که یک قدم جلوتر بیاید، وعده‌ی انتخاباتی خود را عملی سازد و دست از این «محافظه‌کاری وفاق‌گونه» بردارد.

«وفاق» مدنظر رئیس‌جمهور با آنچه فعلا در جریان است فرسنگها فاصله دارد و نبابد اجازه‌ داد این گفتمان به ضد خودش‌ بدل شود.

بهترین اتفاق این است که هریک از اعضای دولت که از سیم‌کارت‌های سفید استفاده می‌کردند، رسما از مردم عذرخواهی کنند و قول دهند دیگر اجازه‌ نمی‌دهند از امتیازاتی برخوردار باشند که عامه‌ی مردم از آن منع شده‌اند.

وگرنه اعتبار دولت به‌خصوص در میان طرفدارانش از میان خواهد رفت و دیواری از بی‌اعتمادی میان آنها شکل خواهد گرفت که در انتخابات‌ ریاست‌جمهوری بعدی روی سر دکتر پزشکیان خراب خواهد شد.

سیم‌کارت‌های سفید حقیقتی سیاه را آشکار نمود و به عمق فاصله‌ی بین مردم و مسئولان و نمایندگان افزود. در مورد رسایی و ثابتی و امثال آنها هیچ حرفی باقی نمی‌ماند زیرا عاقلان می‌دانستند حتی فساد ستیزی آنها نیز خودی و غیرخودی شده است‌ و نه‌تنها ارزشی برای جامعه قائل نیستند، بل‌که عملا کسانی را مردم میدانند که هم‌نظر آنها باشند.

دیر نخواهد بود که معلوم شود فسادستیزی و مخالفت آن‌ها با ارز ترجیحی نیز به سود کسانی است که خودی هستند و هراس آنها این است که حذف این ارز موجب حذف کارتل‌هایی شود که منبع لایزال آن‌ها هستند.

اما بازندگان اصلی‌ سیم‌کارت‌های سفید کسانی بودند که خود را اصلاح‌طلب می‌نامند، از دموکراسی دفاع می‌کنند و سنگ حقوق ملت را به سینه می‌زنند اما چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند. ضرر چنین سیاست‌مدارانی‌ حتی از امثال‌ جبهه‌ پایداری هم بیشتر است.

مطالب مرتبط

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x