محمدحسن رادمنش –فعال سیاسی: در روزهایی به سر میبریم که تاریخ بار دیگر از ما میخواهد نهفقط با قدرت نظامی، بلکه با انسجام فکری، روایت دقیق و فهم مسئولانه از جایگاه خود در نظم نوین جهانی دفاع کنیم. درگیری اخیر ایران با محور غربی – عبری نه صرفاً یک منازعه کلاسیک نظامی، بلکه صحنهای از بازآرایی قدرت و معنا در منطقه و جهان است؛ صحنهای که در آن جایگاه ایران، چهره ایران و حقانیت ایران موضوع منازعه است، نه فقط تاسیسات و مواضع فیزیکیاش.
دفاع امروز ما، یک دفاع ترکیبی و پیچیده است؛ ترکیبی از نظامیگری و رسانه، از مقاومت و روایت، از فداکاری و معناپردازی. همانگونه که موشکها از خاک برخاستهاند، افکار و تحلیلها نیز باید از دل جامعه برخیزند. در این نبرد چندلایه، آنچه در معرض تهدید است، فقط خاک و آسمان نیست؛ بلکه انسجام ملی، مشروعیت گفتمان مقاومت، و سرمایه اجتماعی ملت ایران نیز هدف گرفته شدهاند.
بیتردید، آنانی که در سالهای گذشته با سادهسازی تهدیدات، با خوشآمدگویی به فشار حداکثری، با عادیسازی حضور بیگانه در مناسبات منطقهای، و با حمله مکرر به ریشههای قدرت ملی، تصویر ایران را در رسانههای جهانی مخدوش کردند، اکنون باید پاسخگوی سهم خود در تضعیف سپر روانی جامعه باشند. تاریخ، کنشگرانش را از حافظهاش حذف نمیکند. کسانی که پس از ترور سردار سلیمانی شادمان شدند، آنان که از تحریم استقبال کردند، یا با زبانی دوپاره، «جنگ» را امری صرفاً بین دولتها و نه ملتها جلوه دادند، در حافظهی امروز ما نشانی از بیوفایی به وطن گذاشتهاند؛ ولو در لفافهای روشنفکرانه و به نام صلح.
با این حال، نباید با غرق شدن در احساساتِ بهحق، عرصه تحلیل را بر واقعگرایی ببندیم. اکنون زمان آن است که چهره انسانی و اخلاقی ملت ایران را – بهویژه برای جهان جنوب و آزادیخواهان – با ابزار رسانه و دیپلماسی فرهنگی نمایان سازیم. جنگ امروز، در کنار موشکها، به روایتها نیز نیاز دارد. هر پرتاب، اگر روایت نشود، به پژواکی در خلأ بدل میشود.
مردم ایران، همزمان که زیر فشار اقتصادی و تحریمی بیسابقه زندگی کردهاند، حالا در کانون یک جنگ ترکیبیاند. باید با مردمی حرف زد که همزمان «دفاع» میکنند، ولی در عین حال نگران آینده معیشت، آزادی و فرزندان خود هستند. این دفاع، اگر نتواند پیوند عاطفی و معرفتیاش را با بدنه جامعه حفظ کند، ممکن است در بزنگاههای پیشرو، در سطح نخبگانی و رسانهای دچار فرسایش مشروعیت شود.
دفاع ملی، امروز یک پروژه صرفاً نظامی نیست. دفاعی چندوجهی است که به صراحت، شفافیت، همدلی، روایتسازی و بازآفرینی تصویر ملی ایران در ذهن جهانیان نیاز دارد. این وظیفهای تاریخی برای اصحاب رسانه، روشنفکران، دیپلماتها، هنرمندان و همهی آنان است که قلبشان برای ایران میتپد، حتی اگر انتقادهایی داشته باشند.
در چنین لحظاتی، تاریخ با ما حرف میزند. میپرسد: در کدامسو ایستادهای؟ با صدای ایران، یا با پژواک دشمن؟ در کنار ملت، یا در سوی روایتسازانی که ایران را خرابشده میخواهند؟ پاسخ به این سؤال، نه فقط هویت امروز ما را تعریف میکند، بلکه اعتبار فردایمان را نیز خواهد ساخت.