عبارت -گروه سیاسی: اگر نگاهی تحلیلی و تبارشناختی به شیوه کار استانداران مازندران در ۳ دهه اخیر بیاندازیم، تمامی آنها یک فصل مشترک دارند و آنهم این است که سعی میکردند از ورود به جزئیات پرهیز کنند و در کلیات باقی بمانند. به همین خاطر توضیح یک مسئله برای آنها نیازمند زمان زیادی بود، چون خطوط کلی را نمیشناختند و از هوش تحلیلی کافی برخوردار نبودند. این البته ایراد آنها نبود، چون اکثر مدیران چنین شخصیتی دارند و نمیتوان از مدیران ارشد انتظار داشت حافظه تطبیقی بالایی داشته باشند، به همین خاطر مدیران ارشدی که با کمترین اطلاعات به بیشترین سطح آگاهی و تحلیل میرسند بسیار کم است.
استانداران عموما چشماندازها را میبینند و خود را در قالب سخنران، مسئول افتتاح و کلنگزنی یا مدیری فرادستی محدود میکنند.
این محدودیت دو دلیل عمده داشت، اول اینکه استانداران اکثرا شخصیتهایی سیاسی بودند و با کار عمرانی و اجرایی آشنایی چندانی نداشتند و دیگر اینکه فکر میکردند اگر در جزئیات کنجکاوی کنند فرصت کافی برای مدیریت کلان از آنها سلب میشود و در اقیانوس جزئیات غرق میشوند.
جالب است بدانید این روال در تمامی رؤسای جمهور ایران پس از جنگ هم دیده میشود و تنها کسی که استثناست، مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی است که سعی میکرد با کنجکاوی فراوان از حداقل جزئیات هر موضوعی اطلاع کسب کند تا اولا تفاوت گزارشهای واقعی و دروغین را تشخیص دهد و ثانیا بتواند نظرات کارشناسی را با فتوای شخصی جمعبندی کند و در بزنگاه های تاریخی که فرصتی اندک برای کنش و واکنش وجود دارد، بهترین تصمیم را بگیرد.
کسانی که در ۱۱۰ روز اخیر با دکتر مهدی یونسی رستمی استاندار مازندران برخورد داشتهاند، این اخلاق خاص او توجهشان را جلب کرده است که یونسی تا چه اندازه از جزئیات مسائل مختلف آگاه است و نمیتوان با گزارشهای کلی و فریبنده او را از مسیر اصلی منحرف کرد.
حتما این ضربالمثل را شنیدهاید که میگوید: “تو بگو ف من میگم فرحزاد”. یونسی در واقع مصداق بارز این مثل است و کافیست اندکی از ماجرا را برایش شرح دهید، آنوقت است که میبینید او تا آخر قضیه را میداند و نتیجهگیری لازم را صورتبندی میکند.
یونسی از این جهت بسیار شبیه به مرحوم هاشمی رفسنجانی است و دلیل آن را باید در عملگرایی، تجربه، حافظه بسیار خوب و مطالعه فراوان وی جستجو کرد. نیازی نیست استاندار از تمام معلومات جهان مطلع باشد، بلکه کافیست او خطمشی های کلی استدلال را بداند، شخصیتشناس خبرهای باشد، از قوانین بالادستی آگاه باشد و هوش میدانی بالایی داشته باشد. به همین دلیل است که جلسات و سخنرانیهای یونسی برخلاف اسلافاش کوتاه اما گویاست، چون میداند مبدأ کجاست، قرار است به کجا برسد و ابزارهای لازم برای رسیدن به مفصد چه چیزهایی است.
اگر بخواهید با پروبال دادن به مسائل یا افزودن مخلفات و تزئینات غیرضروری مسئلهای را نزد او مهم جلوه دهید یا مقصود اصلی خود را پشت کلمات قلمبهسلمبه پنهان کنید به دیوار سخت واقعیت برخورد میکنید و امکان ندارد شانسی در برابر یونسی داشته باشید.
او مدیری است که نتیجه عملی و عینی پروژه برایش مهم است و فریفته خیالپردازی و پروپوزالنویسی نمیشود. خاصیتی که در کمتر مدیر ارشدی یافت میشود و همین خاصیت است که از یونسی شخصیتی ویژه ساخته که نه میتوان او را فریب داد و نه میتوان با ساختن دیواری از توجیهات در مقابل نکتهسنجیاش سنگر گرفت.
سیاستمداران نباید این شخصیت یونسی را با واژگانی نظیر کمحوصلهگی تفسیر کنند، بلکه باید این حقیقت را بپذیرند که استاندار مازندران شخصیتی متفاوت و متمایز از تیپیکالِ رایج سیاستمدارانی است که میشناسند.
اگر میخواهید او را راضی کنید و طرح و نظرتان را مقبول تبعاش نمائید باید از حاشیه رفتن پرهیز کنید و با تلفیق واقعگرایی، عملگرایی و شفافیت به سراغاش بروید.
به همین جهت هرگز نباید فکر کنید او متوجه رفتارها یا بازیهای پشتپرده نمیشود، یا میتوان با سیاستبازی او را فریفت. یونسی از اینجهت که وامدار کسی نیست، نه فریفته قدرت و ثروت میشود و نه تزئینات غیرضروری او را از واقعیت ماجرا منحرف میکند.
در زمانهای که سیر حوادث با سرعت بیسابقهای رخ میدهد حضور او در جایگاه استاندار فرصتی طلایی برای مازندران است، یونسی دونده سرعت است و نمیتوان با شیوه مسابقات استقامت در کنارش دوام آورد.