عبارت – عالین نجاتی: اظهارات اخیر محسن رفیقدوست؛ یکی از مشهورترین چهرههای جناح اصولگرا (که عوام او را با تصویر راننده بلیزر مشهور امام خمینی در ورود تاریخیشان به ایران و خواص با عنوان وزیر سپاه و رئیس بنیاد مستضعفان میشناسند) جنجال فراوانی در فضای رسانهای کشور ایجاد کرده و همزمان به سرخط خبری رسانههای داخلی و خارجی بدل شده است.
حجم اطلاعات ارائه شده در گفتگوی رفیقدوست با دیدبان ایران آنقدر زیاد است که مجال بررسی تمامی آنها در یک یادداشت نیست، اما روح کلی حاکم بر این مصاحبه و افشاگریهای فراوان وی بهخصوص در مورد ترورهای نزدیکان رژیم سابق در دهه نخست انقلاب، قابلیت “تبارشناسی سیاسی و خوانش رسانهای” فراوانی دارد.
الف) بیش از سه دهه پس از آن وقایع و درحالیکه سیستم رسمی جمهوری اسلامی هرگز مسئولیت ترورها را نپذیرفت، بر پایه کدام ضرورت- آنهم در شرایط حساس و پیچیده فعلی- چنین سناریویی با نقشآفرینی رفیق دوست در صحنه رسانهای کشور اکران میشود؟ مخاطب این افشاگریها و ضرورت بیانشان چیست و اساسا چه دردی از مملکت دوا میکند، جز اینکه با انداختن پوست خربزه زیر پای دولت پزشکیان، کار دیپلماتها بهویژه در زمینه حقوق بشر را دشوارتر کند.
ب) اگر کسی غیر از آقای رفیقدوست، مثلا یکی از نیروهای اصلاحطلب، یک تاریخدان یا استاد دانشگاه چنین حرفهایی میزد با چه عواقبی روبرو میشد؟ آیا خونسردی وزیر اسبق سپاه در افشاگری موجب تردید پیرامون استاندارد دوگانه در شیوه برخورد نهادهای نظارتی نمیشود؟ از همه مهمتر اینکه اظهارات حاج محسن فضا را برای انواع و اقسام افشاگریها توسط مسئولان مختلف باز میکند و نهایتا شرایطی را فراهم میآورد که در آن با ترافیک ادعاهای شازِ بدون سند مواجه خواهیم بود که تشنهی لایک و توجه هستند و اگر با هریک از آنها برخورد شود، اُبژهها خواهند پرسید چطور آقای رفیق دوست به راحتی میتواند امنیتی ترین اطلاعات طبقهبندی شده را (که اصلا معلوم نیست حقیقت داشته باشند یا نه) عمومی کند اما ما نمیتوانیم!؟
پ) پرسش بعدی بر پایهی اهمیت «راستیآزمایی» استوار است و منطقی است که ادله و مستندات ادعاهای رنگارنگ و انبوه رفیقدوست را مطالبه کنیم! نمیشود دهها ادعای امنیتی، سیاسی و شخصی( نظیر ادعای سست بودن حجتالاسلام حسن لاهوتی در برابر زنان) را در کُلاژی ناشیانه به معرض نمایش عمومی گذاشت، اما حتی یک سند در راستای اثباتشان ارائه نکرد.
از کی تابحال آقای رفیقدوست به سنگ محک صداقت بدل شدهاند که ملت چشمبسته آنچه بر زبان جاری میکند را حقیقت محض بپندارند!
چنین رفتارهایی هیچ نتیجهای جز خدشهدار کردن حقایق تاریخی، بیاعتمادی مردم به روایتهای رسمی و تهیه خوراک برای رسانههای فارسیزبان خارجی نخواهد داشت و النهایه به خوانشهای وارونه دامن میزند.
بهتر بود آقای رفیقدوست بهجای ارائه منتخبی از افشاگری و روایت کوچهبازاری از خاطراتشان، در شرایطی که کشور درگیر مبارزه و مواجهه با فسادهای باورنکردنی اقتصادی است از ماجرای پرونده فساد اقتصادی اخوی محترمشان ( که ۱۰سال بعد از حکم حبس ابد، آزاد شد) رمزگشایی میکردند یا شیوه عملکرد و هزینهکرد منابع در دورهی ۱۰ ساله ریاستشان در بنیاد مستضعفان را توضیح میدادند. در شرایط جنگ توأمان رسانهای و اقتصادی ایران، چنین اظهاراتی اگر پاس گل به مخالفان جمهوری اسلامی یا گرفتارتر کردن دولت چهاردهم نباشد، حداقل گاف بزرگ و روشنی است که البته با لبخندهای ملیح حاج محسن در تاریخ ثبت شد.