عبارت- عالین نجاتی: “زباننفهم” اگرچه در نگاه اول توهینآمیز بهنظر میرسد اما در واقع مصداق آشکار این ترکیب، افرادی نظیر شیخ رسایی و گروهک جبهه پایداری هستند که به هیچ صراطی مستقیم نمیشوند و کینه شکست جلیلی از دکتر پزشکیان مثل غدهای سرطانی در قلب و ذهن آنها جا خوش کرده است.
آقایانی که با رأیی کمتر از اعضای شورای شهر تهران راهی مجلس شدند و مردم آنها را با عنوان نمایندگان ۵درصدی میشناسند با کمال وقاحت خود را در جایگاه نماینده تمامی ملت جا میزنند و بهشدت منتخب مردم ایران در انتخابات ریاستجمهوری را تخریب میکنند.
البته شأن و جایگاه دکتر پزشکیان بسیار بالاتر از این کلاغهای قیل و قال پسند است اما جایگاه حقوقی رئیسجمهور نباید بازیچه دست کودکان جهان سیاست ایران شود و کسانی که نفرتپراکنی میکنند میانداری کنند!
علیرغم توصیه، تأکید و تذکر رهبری بر اهمیت اتحاد مقدس و تمجید ایشان از تلاش و سختکوشی رئیسجمهور، هنوز برخی از آقایان اسب لجبازی خود را زین میکنند و هرآنچه لایق خود و همپیالههای خودشان است را حوالهی رئیسجمهور میکنند.
آقایانی که کشور را تا لبهی پرتگاه برده و در دولتهای رئیسی و احمدینژاد سیاست خارجی منفعلانه و بعضا ستیزهجویانه را در پیش گرفتند حالا دکتر پزشکیان را به بیعملی و تسلیم در برابر دشمنان متهم میکنند.
بزدلانی که در جنگ ۱۲روزه در سوراخهای خود پنهان شدند و جز رجزخوانی، تخفیف حملات دشمن و تضعیف رئیسجمهور کاری نکردند، مردی را به تسلیم متهم میکنند که تا آستانه شهادت پیش رفت اما زبان در کام نکشید، سکوت نکرد و با شجاعت هرچه تمامتر در عنفوان جنگ در میانه میدان حاضر بود و حتی از محلات آسیبدیده در حملات صهیونیستی بازدید کرد.
اگر رئیسجمهور از صلحطلبی، توسعه و جایگاه مردم سخن میگوید نشانه ترس و وادادگی نیست، بلکه مؤید این حقیقت است که در گفتمان دکتر پزشکیان ملت ولینعمت حاکمیت هستند، نه مثل دستورالعمل جبهه پایداری که در آن اگر نصف عالم نیز کشته شوند، برای آقایان اهمیتی ندارد.
حالا نیز با فعال شدن مکانیسم ماشه برخی تلاش دارند اثرات آن را بیاهمیت جلوه دهند تا همچنان بتوانند تقصیرها را به گردن دولت بیاندازید و نام خود را از ننگ لجبازی با ملت پاک کنند.
ادامه توهینها و تهدیدها توسط برخی تازه به دوران رسیده متوهم نهتنها در ارادهی دکتر پزشکیان تأثیری ندارد، بلکه چهره واقعی این رادیکالهای زباننفهم را بیش از گذشته آشکار میکند.
در شرایطی که به توصیه رهبری انقلاب، وحدت و همدلی نیاز اصلی ایران امروز است، رفتار تندروها مصداق بر شاخه نشستن و بُن بریدن است، با این تفاوت که این آوار بر سر همه ملت میریزد و سودش به جیب کاسبان تحریم و الیگارشهای نورسیده میرود.
حمایت تمامقد از دکتر پزشکیان وظیفه تمام احزاب و چهرههای ملی و علاقمند به ایران است، چراکه ناکامی دولت به ناکامی ملت میانجامد و اکنون که فردی راستگو، دانشمند و وطندوست مانند دکتر مسعود پزشکیان سکاندار قوه مجریه است بهترین فرصت برای نجات ایران از گرداب مشکلات فراهم آمده است.
سنگدلان سیاسی نیز بهتر است به جای سنگ زدن به رئیسجمهور، دست او را بگیرند و بهجای دروغپردازی درباره این جراح خوشنام، پای خود را از گلوی توسعه ایران بردارند و اجازه بدهند ملت اندکی نفس بکشند.







