عبارت- عالین نجاتی: دکتر سید علی مدنیزاده پس از چند ماه بلاتکلیفی وزرات اقتصاد درپی استیضاح و برکناری عبدالناصر همتی، فردا بعنوان گزینه نهایی دولت راهی مجلس شورای اسلامی میشود تا در زمستان اقتصاد ایران از بهارستاننشینها رأی اعتماد بگیرد.
آشنایی من با دکتر مدنیزاده به حدود یک دههٔ پیش بازمیگردد. علایق مشترک ما، یعنی هنر و فلسفه موجب شد تا پیوندی شکل بگیرد و هرازگاهی به بحثی کوتاه مهمانش باشم و البته در اقتصاد دانشآموزش.
مقالات دکتر مدنیزاده، نگاه خاص او به اقتصاد بهمثابه ارگانیزمی پویا و از همه مهمتر شخصیت دانشمند و فروتناش موجب شد خواندن آثار و تماشای سخنرانیها و گفتگوهایش فرصتی برای آشنایی بیشتر با مردی باشد که اگرچه دانشآموخته مکتب شیکاگوست، اما همزمان زادهٔ دهه پرالتهاب ۶۰ است و همداستان نسلی آواره.
مدنیزاده را از آن جهت بهترین گزینه وزارت اقتصاد در تاریخ کوتاه جمهوری اسلامی میدانم، که چشمانداز او از اقتصاد ایران آلوده به توهمات چپگرایانه و رویاهای بینتیجه انقلابی نیست.
او نه دلباخته مدینه فاضلهی لنینی در جعبه پاندورای عدالت است و نه جهان را حیاتوحش «میزسی» میبیند که در آن هرکه پاچهپارهتر؛ موفقتر! مدنیزاده زادهی اشتباهات فراوان مالی در ایران و تربیتشدهی سیستمی بهشدت رانتی است که خودی و غیرخودی را معنادار میکند و زیرابروی پهلوانپنبههای کلاهمخملی تازه بهدورانرسیده را با دقت برمیدارد.
بنابراین فریفته شعارهای رنگارنگ و وعدههای آخرالزمانی نمیشود، بلکه پای در زمین و سر در واقعیتهای موجود دارد که هر عاقلی میداند راهحل برونرفت از بحرانهای اقتصادی همان بیت مشهور رندِ شیراز است که گفت: با دوستان مروّت، با دشمنان مُدارا.
برای مدنیزاده دوستان مردمان ایران هستند که تشنهی عدالت منطقی، نه عدالت توزیعی هستند که باید در دشواری فعلی حرفشان را شنید، نازشان را خرید و منتشان را کشید تا سبُک شوند، همدل گردند و درنهایت سرمایهگذاری کنند.
با دشمنان نیز مدارا از آن جهت معنادار است که «میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی» به فتحعلیشاه مشورت داد. وقتی نظامیان و برخی سیاسیون و فقیهان فتحعلیشاه را به جنگ دوم با روسیه تحریض میکردند و با تملق و شعار بر طبل جنگ میکوبیدند، قائممقام از شاه پرسید:«اعلیحضرت چه مبلغ مالیات میگیرند؟ شاه جواب داد قریب ۶ کرور. قائممقام گفت: دولت روس چه مبلغ مالیات میگیرد؟ شاه گفت: میشنوم ۶۰۰ کرور. قائممقام گفت: به قانون حساب، کسی که ۶ کرور مالیات می گیرد با کسی که ۶۰۰ کرور عایدات دارد از در جنگ درنمیآید.» خیرخواهی او اما ناشنیده ماند و ایران پس از شکست مجبور به پذیرش عهدنامه ترکمانچای شد.
امید که خیرخواهی امثال مدنیزاده شنیده شود و تا دیر نشده بهجای توقع معجزه از اقتصاد بهشدت بیمار ایران، به او فرصتی داده شود تا در یکی از حساسترین مقاطع اقتصاد و سیاست ایران، روندهای معیوب را بهقدر توان اصلاح کند و حداقل این بیمار محتضر را از ICU به بخش منتقل کند.
نمایندگان محترم مجلس بهویژه نوباوگان جبهه پایداری آگاه باشند که قِر و قمیشِ سنتی آنها بر مدنیزاده کارساز نیست و بهتر است بهجای گشتن در زندگی شخصی او برای یافتن عکسی با شلوارک یا شانه به شانه زنی بیحجاب، دست از توهمات عبدالملکیطور و جبراییلیوار بردارند و یکبار هم که شده بهجای ایدئولوژی طرف واقعیت را بگیرند.