عبارت – مارال نژادآذر: پنجشنبهای که گذشت برای اهالی شهر بابل روزی تاریخی و بهیادماندنی شد، چراکه پس از بیش از ۳ دهه بالأخره نوای زنده موسیقی در گوش این شهر مرکزی مازندران پیچید و طلسمی که بیجهت در قرارگاه هنر بابل جاخوش کرده بود، به دست دولت چهاردهم شکسته شد.
درحالیکه سالهاست غرب تا شرق مازندران سالانه میزبان صدها کنسرت در سبکهای مختلف است، بابل به دلایلی که هنوز معلوم نیست، بدل به جزیرهای خودمختار در امور فرهنگی و هنری شده بود و برخی از گروههای مرجع مذهبی در شهر مانع برگزاری کنسرت میشدند.
بابل شهری فرهنگی و متمدن با مردمانی بااستعداد و فرهنگدوست است که در اکثر رشتههای هنری از سینما و نقاشی تا موسیقی و ادبیات صاحبنام است و مایه حسرت بود که چرا چنین شهری از میزبانی کنسرت محروم باشد و شهروندانش برای برخورداری از یک حق مسلّم شهروندی راهی ساری و آمل شوند!
این سوگنامه اما با آغاز بهکار مهدی یونسی رستمی در استانداری مازندران بدل به شاهنامه با پایانی خوش شد و بابلیها درحالی به تماشای اجرای زنده موسیقی نشستند که آب از آب تکان نخورد، زمین به آسمان نیامد و خللی در حفظ بیضهی اسلام وارد نشد.
این تغییر چشمگیر؛ بدون حمایت و سماجت یونسی در رأس مدیریت استان، پشتیبانی و شجاعت محمدی بعنوان مدیرکل فرهنگ مازندران و پیگیری میرتبار در جایگاه فرماندار و البته همدلی روحانی؛ امامجمعه بابل میسر نمیشد.
روزی که مهدی یونسی رستمی در بازدیدی سرزده به ادارهکل فرهنگ مازندران رفت، یکی از سؤالات جدیاش این بود که چرا در بابل کنسرت برگزار نمیشود، استاندار مازندران بهوضوح اعلام کرد که این محدودیت باید مرتفع شود و این مأموریتی برای ادارهکل فرهنگ مازندران است.
در نگاه اول این مأموریتی غیرممکن بهنظر میرسید، اما سعهی صدر محمدی و تلاش متکی بر منطق او، بعلاوه هماهنگی با فرماندار و دلخوشی آنها به پشتیبانی استاتدار به ترتیب موانع را برداشت تا بالاخره بشود، آنچه نمیشد.
آنچه در بابل رخ داد نشان داد که تغییر مدیران واقعا میتواند به تغییراتی معنادار منجر شود و ادعای یونسی مبنی بر اعتقادش به جامعه باز تنها شعاری گذرا و توخالی نبوده است. استاندار جدید مازندران برخلاف اسلافاش سیاست را نه فریبکاری و حرفدرمانی، بلکه صداقت و عملگرایی میداند و آنچنان که بارها گفته اگر نتواند عمل کند، قولی نمیدهد. او در زمستان سال گذشته قول داد که معضل برگزار نشدن کنسرت در بابل را حل میکند و بالاخره وعدهاش را عملی کرد.
طلسمشکنی بابل همچنین اهمیت حضور مدیرکلی شجاع و آشنا به امور فرهنگی را در فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران یادآور شد و نشان داد وقتی برای یک دستگاه فرهنگی، مدیری مرتبط انتخاب کنید، نتیجه؛ مورد استقبال اهالی هنر خواهد بود و راه افواه را به سمت زیباییشناسی عرفی خواهد گشود.
مثلث استاندار، فرماندار و مدیرکل ارشاد برای حل یک سوتفاهم بیدلیل نشان داد که اگر وفاق برپایه خواست منطقی مردم باشد، نتیجهاش دلچسب عموم خواهد بود.
این اتفاق خوشایند را باید به فال نیک گرفت و برای استمرارش به قدر وسع و منطق کوشید، و مهم است که اجازه ندهیم اتفاق هنری پنجشنبه به یک استثنا بدل گردد، بلکه تلاش کنیم مبدل به روندی دائمی شود تا جای خالی سالها بینصیبی از کنسرت در بابل را پُر کند.
در شرایط دشوار اقتصادی و سیاسی فعلی و درحالیکه چشمها به تحولات هستهای ایران و تأثیرش بر اقتصاد و امنیت عمومی دوخته شده، نباید با ایجاد موانع فرهنگی به دلسردی جمعی دامن زد، بلکه باید دقیقا برعکساش عمل کرد و با ایجاد فضایی باز و سالم در فرهنگ و هنر، از این حوزه پناهگاهی امن برای روانِ جمعی ساخت.