عبارت – گروه سیاسی: از آغاز بهکار دکتر مهدی یونسی رستمی؛ استاندار جدید مازندران بیش از ۱۰۰روز میگذرد و در این مدت بخش عمده فرمانداران و تعدادی از مدیرانکل دستگاههای اجرایی تغییر کردهاند.
فرمانداران جدید حکم خود را در مراسمی عاری از تشریفات در اتاق کار استاندار و از دست او دریافت میکردند، اما مراسم تودیع و معارفه با حضور معاون سیاسی استانداری که از چهرههای شناخته شده اصولگرایی و بازمانده از دولت قبل است برگزار میشود.
تصاویر منتشرشده از این مراسم شاید برای بسیاری عادی باشد، و به عادت معهود فرد خوشحال؛ فرماندار معارفه شده است و چهره غمگین مختص به فرماندار تودیع شده. اما غمگینترین فرد در این مراسم، که کمتر بهچشم میآید کسی نیست جز “قاسم عزیززاده گرجی” معاون در آستانه برکناری سیاسی استاندار که ناچار است با دستان خودش دوستان همفکرش را برکنار کرده و حکم فرمانداری را به کسانی بدهد که بهخوبی میداند کوچکترین قرابتی میان آنها با او نیست.
وضعیت گرجی مثل فعالی در بازار سرمایه است که به تابلوی بورس خیره شده و سقوط سهامش را تماشا میکند. بیشک هیچ سیاستمداری دوست ندارد بهجای گرجی باشد و در آستانه بازنشستگی تصاویری از خود بهجای بگذارد که او را در قابهای فراوانی با مخالفان فکری و سیاسیاش ماندگار میکند.
گرجی اصولگرایی شناخته شده است که تمام تلاش خود را برای پیروزی سعید جلیلی در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری بهکار بست، اما مثل حسینیپور استاندار اسبق مازندران بدشانس بود. حسینیپور هم تازه در دوم خردادماه ۱۴۰۳ آنهم توسط محمد مخبر سرپرست ریاستجمهوری بعنوان سرپرست معاونت امور مجلس رئیس جمهور منصوب شد.
پستی که در حد سرپرستی باقی ماند و حتی به حسینیپور فرصت نداد بهاندازهی یک فصل از سال هم از آن لذت ببرد.
او تشریفاتیترین معاون رئیسجمهور در دولت سیزدهم نام گرفت که تنها بهرهاش از حضور در کابینه، قرار گرفتن در عکس دستهجمعی خداحافظی هیأت دولت بود.
بهاحتمال زیاد گرجی هم لحظهشماری میکند تا هرچه سریعتر توسط استاندار مازندران برکنار شود تا مجبور نباشد بیش از این در این برزخ بماند و به تماشای انتصابهای دولتی – آنهم به دست خودش – بنشیند که آرزو میکرد تشکیل نشود. با این حساب میتوان تصریح کرد که عزیززاده گرجی درحال حاضر غمگینترین سیاستمدار مازندران است.
آقای عزیززاده گرجی انسان شریف و توحید محوری است. این برداشت شما هیچ سنخیتی با روحیه جهادی ایشان ندارد.
به عبارت دیگر این نوشته حاکی از آن است که نگارنده این مطلب از خلق و خوی و مرام این مدیر ارزشمند شناختی ندارد.