ماجرای مصاحبه جنجالی محمد خاکپور و چند نکته؛ نیاز جدی سیاست‌گذاری ورزشی ایران به VAR

عبارت – گروه ورزش: اظهارات اخیر محمد خاکپور کاپیتان اسبق تیم ملی فوتبال ایران و یکی از چهره‌های شاخص تیم دوست‌داشتنی ایران در جام جهانی ۹۸ فرانسه‌ و تمجید و تجلیل او از محمدرضا پهلوی به‌خاطر ساختن ورزشگاه‌ آزادی و انتقاد از جمهوری اسلامی به‌واسطه ناتوانی در حفظ دارایی‌های ورزشی ایران همچنان در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شود و به بحث‌های فراوانی دامن زده است‌.

برخی‌ حرفهایش را شجاعانه دانسته و او را ستوده‌اند و گروهی این حرفها را خیانتکارانه می‌دانند و می‌گویند خاکپور در همین نظام رشد کرد و هرچه‌ دارد از جمهوری اسلامی است، بنابراین حق نداشت نمک بخورد و نمکدان بشکند.

نویسنده این سطور در جایگاهی نیست که خاکپور را قضاوت‌ کند اما به بهانه این مصاحبه جنجالی می‌توان به چند مسئله اشاره کرد:

۱. حرفهای خاکپور نشان دهنده‌ حجم بالای نارضایتی است‌ و این باید زنگ خطری برای‌ نظام سیاسی باشد که انتقادهای عریان و مستقیم از پستوها خارج شده و به پخش‌ زنده‌ تلویزیونی رسیده است‌. بنابراین باید درک کند که افکارعمومی در شرایط پیچیده‌ای قرار دارد و کشور به‌شدت نیازمند بازسازی رابطه‌ دولت-ملت و جلب مجدد اعتماد عمومی است‌.

۲. پخش زنده‌ این حرفها و تلاش نافرجام خبرنگار برای‌ منحرف کردن خاکپور نشان‌ داد که سیاست سانسور در صداوسیما در عصر جدید دیگر کارکرد خود را از دست داده‌ است‌ و شک نکنید اگر این انتقاد از تلویزیون هم پخش‌ نمی‌شد، بالأخره کسی پیدا می‌شد و – مثل ماجرای انتقاد تند زنی در برابر استاندار خوزستان- با تلفن همراهش از این صحنه فیلم می‌گرفت و آن را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کرد. بنابراین واجب است صداوسیما روشن غلطِ “تعریف از خود” را کنار بگذارد و ضمن پذیرش انتقادات فراوان و به‌حقی که از این نهاد می‌شود، فکری عاجل برای از دست رفتن مرجعیت رسانه‌ای‌اش کند.

۳. خاکپور اگرچه‌ اولین ورزشکاری است‌ که واضح و عریان در داخل کشور و در برابر دوربین‌های پخش‌ زنده‌ تلویزیونی ساختارشکنی کرد و نارضایتی خود را عیان نمود، اما حداقل‌ یک دهه است‌ که شاهد رشد تصاعدی نارضایتی درمیان جامعه ورزش ایران هستیم که بدترین نمونه‌اش را می‌توان در مهاجرت گسترده ورزشکاران نامدار ایرانی و فرار هرازگاهی برخی‌ از آنها در اردوها و مسابقات بین‌المللی به‌وضوح مشاهده کرد. فراموش نکنیم جامعه ورزش یکی از مهم‌ترین و پرنفوذترین حامیان انقلاب اسلامی ایران در ۴ دههٔ گذشته‌ بوده‌ که نقش پررنگی در فرهنگساری جامعه جوان دارد و نارضایتی آنها مثل موج به ساحل جوانان ایرانی خواهد رسید. از علی کریمی تا کیانوش رستمی و کیمیا علیزاده نمونه‌هایی هستند که طرفداران‌ و دنبال کنندگان فراوانی دارند و در شرایط بحرانی و حساس کار را برای نظام سخت خواهند کرد. در طرف مقابل امثال‌ علیرضا دبیر، وحید شمسایی یا حسین رضازاده علی‌رغم خدمات فراوانی که کرده‌اند محبوبیت گذشته‌ را ندارند.

۴. در ۴۵ سال گذشته‌ شاهد خدمات فراوانی توسط جمهوری اسلامی در حوزه‌ ورزش بوده‌ایم که به‌ هیچ وجه‌ با عملکرد رژیم پهلوی قابل‌ قیاس نیست و امروز در بسیاری از دورافتاده‌ترین روستاهای کشور نیز ورزشگاههایی هر‌چند کوچک ساخته شده‌، اما جمهوری اسلامی نتوانسته این خدمات را برای افکارعمومی تشریح کند، چراکه شیوه اطلاع‌رسانی و روابط عمومی‌اش همچنان سنتی است‌ و موفق نشده‌ با نسل جوان‌ ارتباط مؤثری برقرار کند. از سوی دیگر انتخاب مدیران ناکارآمد و حیف و میل بودجه‌های فراوان در حوزه‌ ورزش، دستاوردهای فراوان جمهوری اسلامی در این زمینه را تحت تأثیر قرار داده‌ است‌. بنابراین ضروری است که به‌سرعت جلوی فساد و نفوذ سیاستمداران در عرصه‌ ورزش گرفته‌ شود و با برخی کج‌سلیقه‌گی‌ها، خدمات فراوان تحت‌الشعاع قرار نگیرد.

۵. اما نکته‌ی آخر این‌که برخی‌ از مسئولان در برخورد با ورزشکاران منتقد روش‌های مناسبی را به‌کار نگرفته‌‌اند که موجب‌دفع بیشتر آن‌ها به‌جای جذب‌حداکثری شده‌است. از “برگرداندن هواپیمای همسر علی دایی” تا نمونه متاخر یعنی “جلوگیری از ورود حسین رسولی قهرمان بازی‌های آسیایی به ورزشگاه” آن‌هم به‌خاطر چند انتقاد کوچک، نمونه‌های مشهوری هستند که می‌توانست اتفاق نیافتد و به حاشیه‌ها دامن نزند.

خلاصه این‌که اگر از همان آغاز کار، به‌جای سپردن مسئولیت‌های ورزشی به سیاستمداران، آن را به اهل‌اش سپرده‌ بودیم و در شرایط بحرانی به‌جای برخوردهای دفعی و حذفی از روش‌های دیگری استفاده‌ می‌کردیم بی‌شک امروز شاهد این حجم از نارضایتی نبودیم.
آنچنان که دیدیم زنان به ورزشگاه رفتند اما نه آسمان به زمین آمد و نه منکری اتفاق افتاد، پس بهتر نبود از همان اول به‌جای فاجعه‌ای که در مشهد رقم خورد، همین راه‌ را میرفتیم تا نرمش و همراهی را از چشم حاکمیت ببینند، نه نتیجه فشارهای بین‌المللی و تسلیم شدن سیاست در برابر ورزش؟

به‌نظر می‌رسد سیاست‌گذاری ورزش هم نیازمند VAR است‌ تا به سرعت خطاها را رصد کرده‌ و تصمیات نادرست را اصلاح کند!

مطالب مرتبط

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x