عبارت – گروه جامعه: دکتر مهدی یونسی فردا بعنوان استاندار دولت چهاردهم معارفه میشود و کارش را آغاز میکند. انتخاب این پزشک سیاستمدار به مذاق برخی خوش نیامده و البته تکلیف جناح راست که از همینک دروازه متلکگویی را باز کردهاند روشن است.
اما برخی انتقادات آنهم درحالیکه یونسی هنوز کارش را آغاز نکرده وجاهتی ندارد. اینکه رئیس جمهور پارتیبازی کرده یا برخلاف وعدهاش چهرهای غیرکارشناسی را در راس کار قرار داده هم معنادار نیست. مگر ربیع فلاح، اسلامی، حسینیپور یا نوری سابقهی استانداری داشتند یا کارشناس حوزه سیاسی بودند؟
ربیع فلاح از سازمان جنگلها، اسلامی از وزارت دفاع، حسینیپور از نهادهای اطلاعاتی و نوری از آموزش و پرورش آمده بود، بنابراین چه اشکالی دارد که استاندار جدید از بدنه سلامت انتخاب شده است؟
از قضا یونسی چهرهای شناخته شده در میان أحزاب اصلاح طلب است و برخی از نزدیکان و مشاوران اصلی او نیز چهرههای حزبی و سیاسی شناخته شدهای هستند. بنابراین برخی متلکها که از غرب مازندران بهگوش میرسد هیچ نتیجهای جز تضعیف استاندار جدید ندارد.
اگر یونسی تیم کارشناسی کاربلدی را بهکار گمارد و جدیت خود را حفظ کند بیشک اگر موفقتر از اسلاف خود نباشد، از آنها ضعیفتر نخواهد بود.
مسئله دیگر ضرورت حضور جدیتر رسانههای مازندران در عرصه است. در دولت مرحوم رئیسی عملا شاهد افت شدید کیفیت رسانهها در مازندران بودیم و برخی از رسانههای مکتوب و مجازی استان که برای مجید حسینزادگان گریبان میدریدند، همان کار را با شدت بیشتری برای حسینیپور تکرار کردند و این شائبه را بهوجود آوردند که گویا رسانههای استان ساکن سرزمین باد و بنده منافع هستند و اگر آگهی و رپرتاژ برسد برایشان فرقی نمیکند چه کسی در طبقه چهارم ساختمان استانداری زمامدار امور است.
ناگفته پیداست که رسانههای مازندران دیگر آن نفوذ و سیطره گذشته را ندارند و به محل بازنشر اخبار ادارات برای پاس شدن فاکتورها بدل شدهاند.
تعداد گزارشهای تحلیلی یا تحقیقی درمیان رسانههای مازندران کاهش چشمگیری داشته و داوران رقابتهای مطبوعاتی استان نیز متفقالقول هستند که اکثر رسانههای مازندران حتی ادبیات ابتدایی تولید محتوا رانیز بلد نیستند.
شاید از نظر یک سیاستمدار عافیت طلب، بهترین رسانه، ضعیفترین رسانه باشد اما نباید از یاد برد که توسعه مازندران بدون رسانههای حرفهای و اثرگذار غیرممکن است.
دوره جدید میتواند به دوران زایش دوباره رسانههای حرفهای و تاثیر گذار بدل شود و افق تازهای را پیشروی فضای اطلاعرسانی مازندران بگشاید.
ضرورت ایجاد چنین فضایی تولید محتوای حرفهای، نظارت دائم قدرت، ایجاد استقلال مالی از طریق تقویت رابطه با بخش خصوصی و تربیت نسل تازه روزنامه نگارانی است که با ضبط صوت و دستگاه دریافت کارت هدیه فرق داشته باشند و جایگاه خود رابه گونهای تعریف نمایند که بهمثابه بازوی مشورتی از آنها استفاده شود.
متاسفانه در سه سال اخیر خبرگزاریهای مازندران نیز افت عجیب و کمسابقه ای راتجربه کرده و تا حد زیادی مرجعیت خود را از دست دادهاند. اگر این روند متوقف نشود و رسانهها از دوقطبی تمجید چشم و گوش بسته و دشمن ذاتی خارج نشوند، سیاستورزی و حکمت رسانهای خود را از دست خواهند داد و به ابزاری پیشپاافتاده برای سیاستمداران بدل میشوند.