عبارت – گروه جامعه: مدیرکل محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی مازندران در جلسه شورای معاونین اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی مازندران ویژه منطقه غرب استان که مشروح آن توسط خبرگزاری ایسنا منتشر شده، اظهارات قابل توجهی داشتهاند که نشان میدهد چرا مازندران و مدیران آن تا رسیدن به حدنصابهای مدیریتی فاصله چشمگیری دارند.
وی در بخشی از اظهارات خود گفته است: بازرسی از معادن و کارگاههای پرخطر حتما به صورت ویژه در استان پیگیری میشود.
باقری افزود: در حوزه فرهنگی باید با کمک آموزش و پرورش نسبت به ترویج فرهنگ اشتغال و حتی تعاونی فعالیت داشته باشیم.
وی خواستار راهاندازی کمیته اشتغال با کمک دستگاههای اجرایی شد.
مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی مازندران گفت: با کمک تعاونیها میتوان اشتغال ایجاد کرد.
اظهارات آقای باقری بسیار بیشتر از این چند نمونه است، اما آنچه ذکرش رفت مصداق مشت نمونه خروار است.
اما اگر دقت کنید یک وجه مشترک میان این نقلقولها دیده میشود و آن هم این است که گویا زبان آقای باقری به استفاده از فعل “ماضی و حال” نمیچرخد و اکثر افعال ایشان مضارع است. یعنی همهچیز را به آینده حواله دادهاند.
مثلا قرار است معادن پرخطر پیگیری شود، این یعنی تابحال این موضوع پیگیری نشده یا خیلی جدی گرفته نشده است؟!
یا “برای ترویج فرهنگ اشتغال باید از کمک آموزش و پرورش استفاده شود” و این بدین معناست که گویا تابحال این اتفاق نیفتاده که باورکردنی نیست، یا ممکن است اتفاق افتاده و آقای باقری از آن بیخبر هستند که این هم عذر بدتر از گناه است.
اما یکی از طلایی ترین گلواژههای آقای مدیرکل اینجاست که فرمودهاند: با کمک تعاونیها میتوان اشتغال ایجاد کرد.
این نقلقول حکایت آن ضربالمثل معروف است که میگوید: “از کرامات شیخ ما ایناست/شیره را خورد و گفت شیرین است”
اینکه مدیرکل کار، تعاون و امور اجتماعی که خودشان یکی از متولیان اشتغال هستند بعداز اینهمه سال تازه متوجه شدهاند که؛ با کمک تعاونیها میتوان اشتغال ایجاد کرد، از عجایب روزگار است. بدتر ازهمه آنکه نگفتهاند با کمک تعاونیها اشتغال ایجاد کردهایم، بلکه همین حقیقت آشکار راهم به آینده حواله دادهاند.
ایشان همچنین خواستار راهاندازی کمیته اشتغال با کمک دستگاههای اجرایی شدند که معلوم نیست چرا تابحال مسئلهای به این سادگی محقق نشده و اصلا مگر میشود بدون ایجاد چنین کمیتهای و بدون همکاری و هماهنگی بین دستگاهی آمار مفید اشتغال را افزلیش داد؟
این سردرگمی البته مخصوص و محدود به مدیرکل فعلی نیست و لز زمانی که در دولت معجزه هزاره سوم با ادغام دو وزارتخانه نهادی مبسوط و منبسط ایجادشد مشکلات این حوزه چندین برابر شد، بهطوریکه بالأخره ملت نفهمیدند این نهاد متولی اشتغال هست یا نه؟
افزایش کارآمدی و موفقیت نهادی مانند ادارهکل تعاون، کار و امور اجتماعی مازندران نیازمند انتخاب مدیری است که صاحب گفتمان باشد، محدودیتها و فرصتها را بشناسد و بهجای نصیحت و آرزومندی از دستاوردها بگوید. زمان حال را بشناسد، اما همهچیز را به آینده حواله نکند.
انتخاب میدری به عنوان وزیر این حوزه که در زمره چهرههای شناخته شده و اهل نظریه و دانش است، امیدها رابرای تغییرات بنیادین در ادارات کل استانی افزایش داده و نوبت آن رسیده که بالاخره مازندران بعد از ۲ دهه صاحب مدیرکلی شود که ظرفیت بالای ایجاد اشتغال در مازندران را بشناسد و این نهاد بسیار مهم و حیاتی را در مسیر پیشرفت قرار دهد.