سلام علیکم
با کمال احترام و ادب، بهعنوان یک کنشگر اجتماعی و فعال سیاسی که بهطور مستقیم از تحولات مدیریتی و اجرایی استان آگاه بودهام، لازم میدانم نکات ضروری و روشنی را در پاسخ به یادداشت منتشر شده در رسانه محترم، مطرح کنم. این یادداشت تلاش دارد تا نقدهای واقعی و سازندهای را که به وضعیت مدیریتی استاندار وارد است، بهطور غیرمستقیم به تخریب شخص ایشان تقلیل دهد و مسائل حکمرانی و اجرایی را در چارچوب مسائل جناحی قرار دهد. این نگاه نهتنها کمکی به بهبود وضعیت استان نمیکند، بلکه موجب انحراف از مسیر اصلاحات و پاسخگویی مسئولان میشود.
مهمترین نکتهای که باید در آغاز مطرح کنم این است که نقد اینجانب نهتنها بر مبنای مسائل شخصی نبوده بلکه بهشدت مبتنی بر اصول کارشناسی و نیاز به اصلاحات اساسی در استان است. در شرایط کنونی، هیچ چیزی به اندازه پاسخگویی و نقدهای سازنده نمیتواند به بهبود وضعیت مدیریتی استان کمک کند. رسانهها و نهادهای مدنی باید رسالت خود را در این راستا انجام دهند و از پرداختن به مسائل جانبی یا پاسخگوییهای غیرکارشناسی خودداری کنند.
🔹 نقد اصولی و مستند از عملکرد استاندار
نقد بنده به استاندار محترم بههیچوجه به قصد تخریب نیست، بلکه بهطور مستند و مستدل بر اساس ارزیابیهای سیاسی و مدیریتی شکل گرفته است. عملکرد استاندار در طی مدت اخیر، در بسیاری از جنبهها، ضعفهای عمدهای از خود بهجا گذاشته که آسیبهای زیادی به استان وارد کرده است. اتخاذ تصمیمات غیر کارشناسی، عدم مشورت با متخصصان و فعالان سیاسی، و همچنین بیتوجهی به نیازهای اساسی مردم استان، از جمله مواردی است که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد.
🔹 استاندار منتخب رئیسجمهور است، اما مصون از نقد نیست
انتصاب یک مقام اجرایی با نظر مثبت رئیسجمهور، نه امتیازی ویژه برای او محسوب میشود و نه سپری در برابر نقدها. دولتها همواره مجموعهای از تصمیمهای صائب و ناصواب بودهاند و هیچ مقامی، ولو با حمایت مستقیم رئیسجمهور، از نقد و پرسشگری مستثنی نیست. کسانی که با چنین استدلالهایی میکوشند نقدهای مطرحشده را ناموجه جلوه دهند، عملاً راه اصلاح و ارتقای عملکرد را سد میکنند.
🔹 ملاک شایستگی، عملکرد است، نه سوابق سیاسی
نویسنده یادداشت، بهجای ارائه استدلالی مستند درباره کارنامه و عملکرد استاندار، بیش از هر چیز بر پیشینه سیاسی و نزدیکی ایشان به رئیسجمهور تأکید کرده است. این در حالی است که معیار سنجش صلاحیت یک مقام اجرایی، نه سوابق انتخاباتی او، بلکه توانمندی و خروجی مدیریتیاش است. اینکه استاندار سابقه ریاست ستاد انتخاباتی پزشکیان را داشته، نه نقطه قوت است و نه ضعف؛ بلکه این عملکرد او در مقام عالیترین مقام اجرایی استان است که باید مبنای داوری قرار گیرد. هرچند در یادداشت اشاره به «مدیریت موفق» شده، اما بدون ارائه مصادیق روشن و مستند از این موفقیتها، همچنان این ادعا جای سؤال دارد. با احترام باید گفت که ارائه نمونههای عینی از این موفقیتها میتواند به شفافسازی بیشتر کمک کرده و با واقعیتهای موجود همراستا باشد.
🔹 انتصاب خویشاوندان، امتیاز نیست، بلکه زنگ خطر است
در این یادداشت، انتصاب نزدیکان و اقوام استاندار بهعنوان مشاور و مدیرکل حوزه، اقدامی «عقلانی» معرفی شده است. حال آنکه در مدیریت کارآمد، ملاک اصلی برای انتصاب افراد، شایستگی است، نه نسبت خانوادگی. توجیه این رویه با این استدلال که «همه رؤسای جمهور چنین کردهاند» نیز تأسفبرانگیز است. آیا تجربههای نادرست گذشته باید مبنای تصمیمگیریهای امروز قرار گیرد؟ مگر نه اینکه هدف اصلاح رویههای ناکارآمد است، نه استمرار آنها؟
🔹 مقاومت در برابر فشار، نشانه استقلال است، اما پاسخگویی، لازمه مدیریت
اینکه استاندار در برابر برخی فشارها تسلیم نشده، اگر بهمعنای پایبندی به اصول باشد، قابل تقدیر است. اما سکوت در برابر نقدهای سازنده، نشانه مدیریت کارآمد نیست. تمایز روشنی میان «ایستادگی در برابر زیادهخواهیها» و «بیاعتنایی به نقدهای مستدل» وجود دارد. اگر استاندار خود را بینیاز از پاسخگویی بداند، این نه نشانه اقتدار، بلکه نگرانکنندهترین ضعف مدیریتی اوست.
🔹 نقد، تخریب نیست؛همچنان که تطهیر، خدمت نیست
انتقاد از استاندار مازندران، نه به معنای تخریب است و نه اقدامی علیه دولت؛ بلکه ضرورتی برای اصلاح روندها و سیاستهاست. در مقابل، تلاش برای مصونسازی او از هرگونه نقد و توجیه تمام تصمیمهایش، بیش از آنکه به سود او یا دولت باشد، به زیانشان تمام خواهد شد. واقعیت آن است که بزرگترین تهدید برای هر مدیر، نه منتقدان صریح و منصف، بلکه افرادی هستند که با چشمپوشی بر ضعفها، او را از اصلاح مسیر بازمیدارند.
نگادنده این سطور همواره بر این باور بودهام که نقد سازنده و حرفهای، نهتنها موجب تضعیف جریان اصلاحات نمیشود، بلکه زمینهساز تقویت آن خواهد بود. بهویژه در شرایط کنونی که استان مازندران با چالشهای بزرگ مدیریتی روبهرو است، نقدهای مبتنی بر واقعیت و ارزیابیهای کارشناسی، باید بهعنوان یک فرصت برای اصلاح و پیشرفت در نظر گرفته شود. آنچه ما بهدنبال آن هستیم، اصلاح ساختار مدیریتی و بهبود وضعیت زندگی مردم استان است. اگر ما در برابر اشتباهات سکوت کنیم، نهتنها بهنفع مردم استان عمل نکردهایم، بلکه به تضعیف اعتبار جریان اصلاحات کمک کردهایم.
🔹 رسانهها و رسالت حرفه ایی
رسانهها بهعنوان نهادهای مستقل و بیطرف، رسالت دارند که در نقد و بررسی عملکرد مقامات اجرایی، از جانبداری و سفارشی نویسی پرهیز کنند. هرچند که ظاهراً در برخی مواقع این تلاشها برای خوشایند مقامات صورت میگیرد، اما واقعیت این است که مسیر درست و حرفهای رسانهها در ارائه تحلیلهای مبتنی بر واقعیت و شواهد است. بدون شک، رسانههای محترم باید همواره در مقابل فشارها و خوشایندیطلبیها بایستند و از اصول حرفهای خود فاصله نگیرند.
در نهایت، ما اصلاحطلبان هیچگاه بهدنبال تضعیف مقامات دولتی نبودهایم، بلکه همواره در پی ارتقای سطح حکمرانی و بهبود شرایط زندگی مردم بودهایم. نقد ما به استاندار و عملکرد ایشان، در حقیقت یک گام برای جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته و حرکت بهسوی یک حکمرانی موفقتر است.
در پایان، بهعنوان کسی که پیشتر نگرانیها و پیشنهادهای خود را در نامهای خصوصی به استاندار محترم مطرح کردهام و پاسخی دریافت نکردهام، تأکید میکنم که این نقدها نه از سر خصومت، بلکه از دغدغه برای پیشرفت استان است. اگر مشورتهای سازنده پذیرفته نشود، چگونه میتوان دست استاندار را در راستای اصلاحات جدی گرفت؟
امیدواریم که این پاسخ بتواند راهی به سمت اصلاحات مؤثر و ارتقای حکمرانی در استان باشد.
با احترام و ارادت
محمدحسن رادمنش
کنشگر سیاسی و فعال ستادی دکتر پزشکیان