اکوایران:یکی از برجستهترین نئومحافظهکاران نیم قرن اخیر، مجموعهای جامع از توصیهها در زمینه سیاست خاورمیانه را برای دولت جدید ترامپ منتشر کرده که تقریباً تمامی آنها ایدههایی هستند که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و حزب لیکود او با خوشحالی از آنها استقبال خواهند کرد.
این گزارش همچنین خواستار آن است که عربستان سعودی «تعهدات خود به سرمایهگذاری مستقیم خارجی در صنایع آمریکا را افزایش دهد» و «از اظهارات عمومی انتقادی نسبت به اسرائیل و حمایتی از ایران خودداری کند.» این گزارش تأکید میکند که «تقویت همکاری با عربستان باید مشروط به موضعگیری صریح آنها در مورد طرفی که از آن حمایت میکنند باشد.»
همچنین بر اساس توصیه این اندیشکده، واشنگتن باید نیروهای بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی) و دیگر متحدان ایران را بهعنوان سازمانهای تروریستی خارجی (FTO) معرفی کرده و از تعامل سیاسی با آنها خودداری کند. دولت آمریکا باید علیه حوثیها با شورای رهبری تحت حمایت عربستان در یمن همکاری کند. تصمیم اخیر دولت ترامپ در هفته گذشته برای معرفی حوثیها بهعنوان یک سازمان تروریستی خارجی در این گزارش مورد استقبال قرار گرفته است.
در مورد دولت جدید سوریه، گزارش تأکید میکند که تحریمهای جاری که به فروپاشی اقتصاد این کشور کمک کرده نباید لغو شوند «مگر آنکه دولت جدید ثابت کند بازیگری مسئولیتپذیر است.» هرچند این گزارش توضیحی در مورد معیارهای این مسئولیتپذیری ارائه نمیدهد.
قطر، دشمن شماره دو
علاوه بر معرفی ایران بهعنوان دشمن شماره یک، این گزارش خشم خاصی را نسبت به قطر ابراز میکند. این کشور نقشی محوری در میانجیگری میان اسرائیل و حماس در خصوص سرنوشت اسرای اسرائیلی در غزه و زندانیان فلسطینی در اسرائیل ایفا کرده است. همین نگرش منفی نسبت به تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس و چندین نهاد سازمان ملل از جمله «آنروا» (آژانس امداد و کاریابی برای آوارگان فلسطینی) و همچنین مسئولان ارشد حقوق بشر سازمان ملل که در مناقشه اسرائیل و فلسطین نقش دارند نیز ابراز شده است. این گزارش خواستار آن است که واشنگتن «تمامی تأمین مالی آنروا» و همچنین «نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در مرز لبنان و اسرائیل (یونیفیل)» را متوقف کند، مگر اینکه نیروهای یونیفیل اختیار و اراده مقابله با حزبالله را نشان دهند.
در خصوص قطر، گزارش میگوید این کشور «با همکاری با ایران و پناه دادن به گروههای تروریستی مانند حماس در جهت تضعیف منافع آمریکا عمل کرده است.» به گفته این گزارش، «با دوستان بهتری مانند عربستان، واشنگتن دیگر نیازی به تحمل رفتار بیثباتکننده قطر ندارد» و باید فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا را از پایگاه العدید قطر خارج کند و وضعیت «متحد اصلی غیرناتو» را از دوحه سلب کند، مگر آنکه رفتار این کشور تغییر کند. این وضعیت باید به امارات متحده عربی داده شود، مشروط بر اینکه این کشور «وابستگی خود به تأمینکنندگان نظامی روسی و چینی را کاهش دهد.»
این گزارش که در چندین مورد سیاستهای دولت بایدن در خاورمیانه را بهعنوان «سیاست مماشات» (بهویژه در قبال ایران) توصیف میکند، به یاد خواننده میآورد که ترامپ تنها ماه گذشته اعلام کرده بود «مسئله خاورمیانه قرار است حل شود»؛ عبارتی که بهوضوح الهامبخش عنوان این گزارش یعنی «معاملات قرن: حل بحران خاورمیانه» بوده است. اگرچه گزارش مدعی است که نتیجه کار «گروهی از کارشناسان خاورمیانه» است، نامی جز الیوت آبرامز، گابریل شاینمان و دنیل سامت (دو نئومحافظهکار وابسته به جامعه الکساندر همیلتون) در آن ذکر نشده است. معمولاً گزارشهای منتشرشده توسط چنین سازمانهایی اسامی مشارکتکنندگان را درج میکنند.
لیست منافع کلیدی
در بیان آنچه بهعنوان «منافع کلیدی آمریکا در خاورمیانه» مطرح شده، گزارش در صدر فهرست به «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای» اشاره دارد، اما همچنین نسبت به نفوذ حزب کمونیست چین در منطقه ابراز نگرانی میکند و آن را «رقیب اصلی جهانی واشنگتن» معرفی میکند. در تکرار ادبیات جنگ علیه ترور، این گزارش تأکید میکند که واشنگتن باید «از ایجاد پناهگاه امن برای تروریستهای جهادی جلوگیری کند»، که بهویژه به لزوم حفظ نیروهای آمریکایی در سوریه و عراق اشاره دارد.
این گزارش همچنین تأکید میکند که «اتحاد آمریکا با اسرائیل برای منافع واشنگتن در منطقه حیاتی است، زیرا اسرائیل ارزشهای آمریکایی را در خاورمیانه ترویج میکند و خط مقدم دفاع در برابر ایران است.» افزون بر این، واشنگتن باید تلاش کند توافقنامههای ابراهیم را گسترش دهد و «مسئله فلسطین نباید مانعی برای عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی و مسلمان یا به خطر افتادن امنیت آن باشد.» آمریکا باید «اطمینان حاصل کند که اسرائیل ابزارهای لازم برای دفاع از خود را در اختیار دارد.»
یکی دیگر از منافع اعلامشده در این گزارش، گسترش دسترسی متحدان و شرکای آمریکا در اروپا و دیگر مناطق به منابع انرژی خاورمیانه است.
برای افزایش فشار بر ایران، گزارش خواستار بازگرداندن کمپین «فشار حداکثری» ترامپ و متقاعد کردن بریتانیا، فرانسه و آلمان به اجرای «بازگشت تحریمها» علیه تهران در سازمان ملل است. نکته قابلتوجه اینکه این گزارش احتمال یک توافق هستهای جدید را مطرح میکند که در آن «غنیسازی اورانیوم ایران فراتر از مقادیر کوچک موردنیاز برای برنامه هستهای غیرنظامی ممنوع شود»؛ موضوعی که در توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) که ترامپ در سال ۲۰۱۸ تحت تأثیر نئومحافظهکارانی مانند آبرامز از آن خارج شد، قبلاً تحقق یافته بود. بر اساس گزارش، اگر توافق جدیدی حاصل شود، باید بهعنوان یک پیمان مورد بررسی قرار گیرد که برای تصویب نیاز به رأی دو سوم اعضای سنا دارد.
با توجه به وضعیت فلسطینیان پس از ۱۵ ماه جنگ در غزه، گزارش تأکید میکند که «سیاست آمریکا در قبال فلسطینیان باید امنیت اسرائیل و شرکای عرب ما را در اولویت قرار دهد». واشنگتن باید «استانداردهایی برای حکمرانی خوب» تعیین کند و اجازه دهد «یک هیئت عربی پس از جنگ کنترل غزه را در دست بگیرد.» در عباراتی که قطعاً مورد پسند نتانیاهو است، گزارش به «ضعف و بیکفایتی تشکیلات خودگردان فلسطین» اشاره میکند و میگوید «این تشکیلات قادر به اداره غزه نیست.» همچنین تأکید میشود که «اسرائیل باید کنترل امنیتی را برای جلوگیری از بازسازی حماس حفظ کند اما نباید و نمیخواهد خود اداره غزه را بر عهده بگیرد.»
تحریک جنگ بین فلسطینی
الیوت آبرامز سابقه طولانی در تعامل با مسئله فلسطین و غزه دارد، بهویژه در دوران دولت بوش. پس از پیروزی غیرمنتظره حماس بر رقیب خود فتح در انتخابات ۲۰۰۶ – که بهعنوان آزادترین و منصفانهترین انتخابات در جهان عرب تحسین شد – آبرامز و دیگر مقامات ارشد از انجام کودتای مسلحانهای توسط محمد دحلان، رهبر محلی فتح و فرد مورد علاقه آبرامز، حمایت کردند. این کودتا به جنگ داخلی کوتاهی منجر شد که در نهایت حماس پیروز و قویتر از گذشته شد. پس از این شکست، دحلان به امارات متحده عربی رفت و گمانهزنیهای زیادی وجود دارد که او در صورت تشکیل «هیئت عربی» همراه با نیروهای امنیتی اسرائیل، نقشی کلیدی از سوی امارات ایفا خواهد کرد.
شاید جدیدترین توصیه گزارش به این ادعا مربوط باشد که متحدان غیردولتی ایران در منطقه معمولاً در مناطق غیرنظامی استقرار دارند. این گزارش بهطور ضمنی از بمباران آپارتمانها، مدارس و دیگر ساختمانها در غزه و لبنان توسط اسرائیل طی ۱۵ ماه گذشته دفاع میکند؛ حملاتی که بیش از ۴۶ هزار نفر، عمدتاً زنان و کودکان را به کشتن داده است. گزارش پیشنهاد میدهد که «ایالات متحده باید قطعنامهای در شورای امنیت پیشنهاد دهد که استفاده از سپر انسانی را بهعنوان جنایتی بر اساس قوانین بینالمللی معرفی کند و کسانی که از سپر انسانی استفاده میکنند، مسئول مرگ غیرنظامیان شناخته شوند.»