عبارت – گروه سیاسی: هنوز ۱۰۰ روز هم از آغاز به کار دکتر مهدی یونسی رستمی نگذشته انتقادات از او آغاز شده و گروههای مختلف سعی میکنند با روشهای گوناگون آنچه درست میپندارند را به وی گوشزد کنند.
برخی انتقادات از یونسی صادقانه، بخشی منفعتطلبانه و بعضی باجخواهانه است. با دو مورد آخر نمیتوان کار چندانی کرد، اما باید حرف منتقدان گروه اول که صادقانه و کارشناسانه انتقاد میکنند را شنید و از ظرفیتهایشان استفاده کرد.
همزمان منتقدان دلسوز هم باید فرصت بهمراتب بیشتری به دکتر یونسی بدهند تا او بتواند در گام اول شناختی نسبتا جامع از شرایط پیدا کند و درگام بعدی به اقتضای شرایط، روند رفع بحرانها را در پیش بگیرد و در حد توان و ظرفیتهای موجود به خواستههای عمومی پاسخ دهد.
اگر از همین قدمهای نخست پشت او را خالی کنیم، زیانش نهایتا به مازندران خواهد رسید و بهجای اینکه سیاستمداری نزدیک به رئیسجمهور را امیدوار و پرنشاط نگهداریم، موجب سرخوردگی او خواهیم شد که در نتیجه کانال مستقیم ارتباط نماینده عالی دولت در استان و رئیس دولت را کور خواهیم کرد.
ممانعت از انتقاد – حتی از نوع غیرمنصفانهاش- برخلاف حقوق اساسی افراد است و نباید هیچ فرد، گروه یا دیدگاهی را از انتقاد کردن برحذر داشت، اما فراموش نکنیم که یونسی حداقل با سه بحران اساسی کار خود را آغاز کرد.
بحران اول ساختار بهشدت تغییر یافته و عاری از ثبات استانداری مازندران در دولت سیزدهم بود که بهمثابه مانعی در برابر توسعه همهجانبه بر پایه نظرات کارشناسان بیطرف عمل میکرد و علیرغم تلاشهای صادقانه حسینیپور و نوری، استانداری مازندران در ۳سال گذشته شرایط ساختاری عجیبی داشت. بنابراین یونسی کار سختی برای ایجاد ثبات در بدنه ستادی استانداری پیشرو دارد، که یکی از دلایل تعلل در انتصاب معاونان سیاسی و عمرانی را باید در احتیاط یونسی برای انتخاب افرادی درست جستجو کرد.
بحران دوم شرایط فعلی کشور است که قاعدتا در اِشِل کوچکتر در مازندران هم خودنمایی میکند. کمتر استانداری را میتوان یافت که در چنین شرایط پیچیده و دشواری ماموریت خود را آغاز کرده باشد.
از مشکلات متعدد اقتصادی نظیر تورم، نرخ ارز، نقدینگی و کسری بودجه بیسابقه تا چالشهای جدی اجتماعی ازجمله طلاق، تغییر سبک زندگی، مهاجرت بالا از استانهای کویری به مازندران و نارضایتی طبقه متوسط. به این مشکلات باید وضعیت حاد زیست محیطی و شکنندگی جدی مدیریت شهری را هم افزود تا پرسپکتیوی از دشواریهای مسیر پیشروی یونسی بهدست داد.
اما بحران سوم که در همان نخستین روزهای آغاز بهکار یونسی گریبانگیر او شد، ماجرای قطعی گسترده برق، رکود صنعتی ناشی از آن و نارضایتی عمومی بود. یونسی و دولت وفاق میراثدار بحرانی شدند که علیرغم پروپاگاندای رادیکالها، کوچکترین نقشی در ایجاد آن نداشتند و اساسا فرقی نمیکرد چه کسی رئیسجمهور شود، چون این ناترازی به مرحله بحران رسیده بود.
بنابراین شایسته است به دکتر یونسی درجایگاه استاندار مازندران فرصت کافی داده شود، تا او بتواند تواناییهای خود ر انشان دهد. اگر از همین ابتدای کار شمشیر را از رو برایش ببندیم و راه انتقاد را پیش بگیریم، حتی انتقادهای درست و کارشناسانه هم، بهگونهای دیگر تعبیر خواهد شد.
یونسی شخصیتی خودساخته است و باید این خاصیت و ویژگی او را درک کرد. بههمین جهت حداقل باید ۶ ماه پس از کامل کردن ترکیب معاوناناش به استاندار فرصت داد و سپس برونداد عملکردشان را تحلیل کرد.
در شرایط فعلی کشور، تخریب استاندار و انتقاد زودهنگام از او نهتنها راهگشا نخواهد بود، بلکه به زیان ساختار بروکراتیک مازندران است.